چکیده:
بودن به پیامبر اکرم از جمله اتهاماتی بود که مشرکان مطرح « شاعر » به قرآن کریم و اتهام « شعر » نسبت دادن اتهام کردند تا به این طریق، الهی بودن قرآن را انکار کنند و به دنبال آن رسالت پیامبر را زیر سوال ببرند. هرچند در تحلیل « بعد ساختاری » در لسان مشرکان دیدگاه های متفاوتی ارائه شده است و دو دیدگاه تحلیل شعر از نظر « شاعر » و « شعر » طرفداران بیشتری در میان مفسران دارد، اما بررسی فرهنگ و باورهای مردم عصر نزول و تحلیل « بعد محتوای خیالی » و در باور مشرکان، صادر شده است تا « الهام گیری شاعر از عالم جن » نشان می دهد که این اتهام به لحاظ بعد « شعر » واژة قرآن کریم را از القائات جنیان معرفی و رسالت پیامبر اکرم را انکار کنند. این تحلیل علاوه بر روشن کردن منشا و هدف مشرکان از ایراد این اتهام، پاسخ قرآن کریم به این اتهام را نیز روشن تر خواهد کرد.
خلاصه ماشینی:
"هرچند در تحلیل «شعر» و «شاعر» در لسان مشرکان دیدگاه های متفاوتی ارائه شده است و دو دیدگاه تحلیل شعر از نظر «بعد سـاختاری» و «بعد محتوای خیالی» طرفداران بیشتری در میان مفسران دارد، اما بررسی فرهنگ و باورهای مردم عصر نزول و تحلیل واژة «شعر» نشان میدهد که این اتهام به لحاظ بعد «الهام گیری شاعر از عالم جن » در باور مشرکان ، صادر شده است تـا قرآن کریم را از القائات جنیان معرفی و رسالت پیامبر اکرم را انکار کنند.
ارزیابی و نقد این تحلیل این تحلیل هم که با تکیه بر معنای مصطلح در علم منطق ، تنها بـه بعـد محتـوایی شـعر توجه دارد و خیالی و غیرواقعی بودن محتوای شعر را وجه شـباهت قـرآن کـریم و اشـعار شعرا در نظر مشرکان بیان میکند، پذیرفتنی نیست ؛ چرا که هرچند برای «شعر» دو اصطلاح منطقی و ادبی وجود دارد، چنانکه در بحث لغوی اشاره شد معنای مصطلح «شعر» در علـم منطق (که در آن محتوای خیالی، ماهیت شعر را شکل میدهد و وزن و قافیـه در رتبـۀ دوم توجه قرار دارند، بدون اینکه در ماهیت شعر دخالتی داشته باشـند) تنهـا در میـان حکمـا و عالمان منطق رواج داشته است ، نه در میان عموم مردم به ویژه مـردم مکـه در عصـر نـزول (نک : مظفر، ١٣٦٦: ٤٥٣؛ ارسطو، ١٣٦٩: ١١٤)."