چکیده:
ناد لاوسن ا ز خاورشناسان معاصر ، در مقالة هرمنوتیک تفسیر پیشامدرن اسلامی و شیعی تلاش دارد گونه ها و تطور تاریخی رخ داده در هرمنوتیک تفسیر شیعة دوازده امامی را توصیف و ارزیابی کند. بر پای ة این مقاله تفسیر امامیه از پدیداری تا دورة معاصر چهار گونه هرمنوتیک ولایت محور، مصالحه، عرفانی – باطنی (ناشنوایی هرمنوتیکی) و فلسفی – ولایی را گذرانیده است؛ چرخش هرمنوتیکی شیعه از امام به مفسر در تبیین قرآن و عجین شدن آن با رهیافت های عرفانی و فلسفی از ویژگی های دوره های دوم تا چهارم م حسوب می شود . تطورات رخ داده در ادوار چهارگانة هرمنوتیک شیعی از شرایط فرهنگی - سیاسی جامعة شیعی، ظهور نخبگان علمی ش یعه، اثرپذیری عالمان امامی از رهیافت های اعتزالی، عرفانی و باطنی اهل سنت متاثر بوده است. در این میان نقش حکومت های شیعی چون آل بویه و صفویه و ظهور عالمانی چون سید مرتضی، سید حیدر آملی و ملاصدرا در شکل گیری گونه های جدید هرمنوتیکی برجسته به نظر می رسد. در این مقاله دیدگاه های لاوسن مطرح و کاستی های آن نشان داده شده است.
خلاصه ماشینی:
"تا حـدود زیـادی اهـداف و دغدغـه هـای آنـان در عنـاوین مقـالات آن دو « هرمنوتیک تفسیر پیشامدرن اسلامی و شیعی ١» و «هرمنوتیک متقـدم شـیعی: برخی فنون تفسیری منسوب به امامان شیعه ٢» مشخص است ؛ یکی از مسائل محوری هـر دو مقالۀ لاوسن و گلیو پرداختن به مباحث نظری و تـاریخی هرمنوتیـک روایـی شـیعه بـوده ؛ مسائلی چون انواع و دوره های هرمنوتیکی از مهم ترین این مباحـث هسـتند.
اما گلیو بـا تمرکـز بـر یـک گونـه از هرمنوتیـک روایـی شـیعی(هرمنوتیک مرجعیت مطلق امام ) و با رهیافت توصیفی - تحلیلی به بررسی اخبـار تفسـیری (بـه تعبیـر خودش و نه تفسیر اخباری) مـیپـردازد و تـلاش دارد بـا روش هـای تحلیـل مـتن ، فنـون معنایابی به کار رفته در این اخبار را بکاود تا فرضیۀ نظریـۀ هرمنوتیـک روایـی شـیعه را بـه آزمون بسپارد؛ پیش از گلیو، مئیر بر اشـر نیـز در پـژوهش دیگـری بـا عنـوان «روش هـای تفسیری در تفاسیر امامی نخستین ١» مشابه وی اقدام کرده بود.
تاریخ گذاری لاوسن از دورة پدیداری هرمنوتیک ولایـت - امامـت محـور هرچنـد صحیح است ، اشارة کلی وی برای تبیـین خاسـتگاه فتنـه و زمینـه هـای فرهنگـی و سیاسی آن کافی نیست ، زیرا در این دوره شیعیان کیـان علمـی و هویـت اجتمـاعی خود را در تبعیت از امامان میدیدند و این اقتضای بنیان های اعتقادی ریشه دار آنـان در سنت نبوی و قرآن بود که برای امـام چنـین جایگـاهی را در هـدایت علمـی و معنوی قائل شده بود."