چکیده:
چاقی یک بیماری مزمن و چند عاملی است. مکانیزمهای عصب شناختی و رفتاری متعددی در خوردن بیش از اندازه غذا یا خوردن بیش از حد نیاز وجود دارد که ممکن است منجر به چاقی شود. افراد چاق از سوگیری توجه نسبت به سرنخ های مرتبط با غذا رنج میبرند. روش های مختلفی برای تعدیل سوگیری توجه وجود دارد، مثل تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روش tDCS بر عملکرد مغز افراد چاق بود. 19 نفر از افراد چاق و دارای اضافه وزن داوطلب مراجعهکننده به کلینیک آتیه بر اساس شاخصهای BMI و سن به دو گروه آزمایشی (tDCS) و کنترل (Sham tDCS) تقسیم شدند. ابتدا از نظر متغیرهای دموگرافیک شامل سن، قد و وزن، سابقه چاقی و سایر اختلالات جسمی و روانشناختی مورد بررسی قرار گرفته و امواج مغزی آنها در حالیکه یک تکلیف شناختی را انجام میدادند، جهت بررسی مولفههای ERP ثبت شد. سپس به مدت 10 جلسه طی 2 هفته در معرض روشهای مداخله قرار گرفتند. نتایج نشان داد که روش tDCS باعث ایجاد تغییر معنادار در عملکرد مغز میشود که این تغییر از طریق کاهش دامنه مولفههای P200 و P300 و افزایش دامنه مولفه N200 رخ داد. از آنجا که این مولفهها با عملکرد شناختی در ارتباط هستند، میتوان نتیجه گرفت که عملکرد مغز افراد چاق در هنگام مواجهه با سرنخهای غذا در اثر tDCS تغییر یافته است.
خلاصه ماشینی:
اثربخشي تحريک الکتريکي مستقيم از روي جمجمه در تغيير عملکرد قشر مغز در افراد مبتلا به چاقي The effectiveness of transcranial Direct Current Stimulation on the brain function of obese individuals رضا رستمي * Reza Rostami محمدعلي بشارت * Mohammad Ali Besharat معصومه کريمي Masoumeh Karimi ** حجت اله فراهاني *** Hojjatollah Farahani Abstract چکيده چاقي يک بيماري مزمن و چند عاملي است .
نتايج نشان داد که روش tDCS باعث ايجاد تغيير معنادار their EEG were recorded before and after theدر عملکرد مغز ميشود که اين تغيير از طريق کاهش دامنه مولفه هاي treatment session in ١٠ treatment.
Keywords: Obesity, transcranial Direct Current Stimulation (tDCS), Event Related Potentials (ERPs) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ * عضو هيات علمي دانشگاه تهران email: resroz@gmail.
رينرت و همکاران نشان داده اند که ارتباط بين کارکردهاي اجرايي و چاقي ابعاد مختلفي را در بر ميگيرد که برخي از آن ها عبارتند از: ١) کنترل بازداري ٣ (سرکوبي رفتاري که در بافت محيط فعلي نامناسب انگاشته ميشود و با رفتار معطوف به هدف تداخل مييابد)، ٢) توجه (توانايي حفظ پاسخ رفتاري پايدار در حين يک فعاليت تکراري و پيوسته ) و انعطاف پذيري ذهني ٤ (درگير نشدن با يک تکليف نامرتبط و به دنبال آن درگير شدن با يک تکليف مرتبط عليرغم تداخل )، ٣) حساسيت مشوق ٥ (غلبه سيستم فعال سازي رفتاري که رفتارهاي ريسکي را هدايت ميکند)، و ٤) حافظه فعال ٦ (حفظ فعالانه و به روز کردن اطلاعات مربوط به تکليف در حال انجام عليرغم ظرفيت محدود) (فهيمي، ارجمندنيا و فتح آبادي، ١٣٩٣؛ احمدي و حسن زاده ، ١٣٩٤).