چکیده:
عصر باروک تحولی عظیم در عرصهٔنقاشی ایجاد کرد و امکانات بیانی وسیع نهفتهٔ زیادی را برای نقاشی به ارمغان آورد. این کیفیت های متنوع، زبان تصویری قدرتمندی را شکل داد که از قرن هفدهم تا کنون آبشخور هنرمندان و مکاتب زیادی بوده است. در طول قرن بیستم و بیست و یکم، باروک، هویت خود را به عنوان یک نگرش فرهنگی کلان در عرصه های گوناگون ادامه داد. ظهور دوبارهٔ گرایش های باروک در هنر معاصر، به ویژه نقاشی قابل تأمل است. این نوشتار به بررسی گرایش های باروک در نقاشی معاصر می پردازد و سعی دارد که از طریق معرفی برخی نقاشان فیگوراتیو امروز، به چگونگی رویکرد، نحوه ارجاع و نقاط اتصال آن ها به سنت نقاشی باروک و استادان به نام آن بپردازد. روش این پژوهش توصیفی وتحلیلی است و داده های آن با تطبیق منابع و شواهد بصری به دست آمده است.
خلاصه ماشینی:
رجوع وبازگشت به شیوه های هنرمندان قدیم در تکنیک ، سازماندهی فضا و نگرش به محیط و شگردهای انتقال آن به مخاطب در عصر جدید، مقوله ای مهم است که بررسی و تعمق در این تاثیرپذیری، ما را در درک بهتر آثار نقاشان معاصر جهان و نحوةٔ وام گیری آن ها از ظرفیت های نقاشی باروک هدایت میکند.
با توجه به اهمیت شناخت مؤلفه های هنر امروز در حوزة نقاشی و هنرمندان شاخص آن ، سؤالات این پژوهش بدین گونه است : ١- ارجاعات و میزان تأثیرپذیری نقاشان مورد بحث ، معطوف به کدام کیفیت های بصری نقاشی باروک است ؟ ٢- آیا کیفیت های بیانی به گونه ای آگاهانه از سوی نقاشان گزینش میشود یا نشان از فرهنگ تصویری جدیدی است که در دوران معاصر رسوخ کرده است ؟ پیشینۀ تحقیق در سال های اخیر منابع زیادی به بررسی ریشه ها و عوامل اثرگذار در رویش مجدد عصر باروک در دوران معاصر پرداخته اند که از تنوع زیادی هم برخوردار هستند.
(تصویر٥) جسمیت ، بافت بدن و پیچ خوردگی اولین تفسیر «هاینرش ولفلین » در پی مطالعاتش از نقاشی باروک بر این امر استوار است که باروک به طور آگاهانه کیفیت متفاوتی از سطح را به ذائقه اصلی اثر تبدیل میکند و پوست به عنوان امری دیداری و متفاوت از عناصر دیگر برجسته میشود.
نتیجه : با توجه به بررسی رابطه ای که از نظر کیفی و ساختاری بین نقاشیهای مورد نظر در این مقاله و کیفیت های بصری نقاشی باروک به عمل آمد، میتوان گفت حضور و بازگشت عناصر هنر باروک بویژه نقاشی آن در آثار فیگوراتیو معاصر، که بدن انسان در آن ، بیان اصلی اثر را به دوش میکشد، انکارنشدنی است .