چکیده:
ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﯽ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان ﻣﺤﺼﻮل ﺳﺎل ﻫﺎ ﺗﻼش آﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﻣﻠﺖ اﯾﺮان در ﺑﺴﺘﺮ ﺗﺤﻮﻻت ﺗﺎرﯾﺨﯽ، ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺳﺖ. ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ اﺳﺘﺒﺪاد و ﺳﺮﻧﮕﻮﻧﯽ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻫﺎی ﻏﯿﺮ ﻣﺮدﻣﯽ زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎی ﻓﮑﺮی ﺗﺪوﯾﻦ و ﯾﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﯽ را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽ ﺳﺎﺧﺖ ﻟﺬا اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺤﻮﻻت ﺳﯿﺎﺳﯽ، ﺗﺎرﯾﺨﯽ، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و دﯾﻨﯽ ﻗﺒﻞ از ﭘﯿﺮوزی اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ و ﭘﺲ از آن، ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎی اﺳﺎﺳﯽ ﺷﮑﻞ ﮔﯿﺮی و ﺗﺪوﯾﻦ ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﯽ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. از ﺟﻤﻠﻪ ﻧﺘﺎﯾﺞ اﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ﻗﺪرت و ﺷﺮاﯾﻂ ﺳﯿﺎﺳﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ زﻣﺎن در ﺳﺎل 57 و ﭼﻨﺪ دﻫﻪ ﻗﺒﻞ از آن، ﺑﻮاﺳﻄﻪ ﺑﺮوز ﺑﺮﺧﯽ ﺗﺤﻮﻻت ﻋﻤﺪه ﻓﮑﺮی و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ وﺑﻪ ﺗﺒﻊ آن ﺗﺤﻮﻻت ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺑﺎ رﻫﺒﺮی ﻣﻮﺳﻮی ﺧﻤﯿﻨﯽ و ﺑﺮﺧﯽ از روﺷﻨﻔﮑﺮان دﯾﻨﯽ و ﻣﻠﯽ ﻣﺬﻫﺒﯽ، اراﺋﻪ ﺗﻔﺴﯿﺮ و ﻗﺮاﺋﺖ ﺟﺪﯾﺪ از ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ دﯾﻨﯽ ﺗﺤﻮل در ﺗﻠﻘﯽ و ﻧﮕﺮش ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻣﺮدم- ﺑﻮﯾﮋه ﻧﺴﻞ ﺟﻮان- و ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪن ﻧﮕﺮش ﺳﯿﺎﺳﯽ اﻧﻘﻼﺑﯽ و ﻓﻌﺎﻟﮕﺮا در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻮد.
خلاصه ماشینی:
"(آبراهامیان، 1391، ص 78) در نهایت با مقایسه میان اقتصاد کشورمان با کشورهای صنعتی تر متوجه خواهیم شد که در حالی که صنایع غربی هر روز به واسطه استفاده از ماشینآلات بر قدرت خود افزوده و تولیداتی با قیمت ارزان تر و کیفیت بالاتر عرضه مینمودند، اقتصاد ایران توان رقابت با آنها را نداشت و در نتیجه از دیدگاه اقتصادی ایرانیان روزبروز فقیرتر میگردیدند، ضمن آنکه ضعف سیاسی دولت مرکزی نیز این وضعیت را پیچیدهتر کرده و امکان شکل گیری سرمایه در ایران و استفاده ازاین سرمایه در امور تولیدی را غیر ممکن مینمود، بنابراین باید گفت که مسائل اقتصادی بر موضوعات اجتماعی نیز بیتاثیر نبود و فقر فراگیر ایران در دوره قاجاریه از دیگر دلایل شکلگیری انقلاب مشروطه ایران بود.
اگرچه در دورههای کوتاهی مانند صدر مشروطیت و دهه 20، نشانههایی از نگرش انقلابیگری و فعالگری سیاسی بروز کرده است، اما به دلیل اثرات منفی ساخت قدرت و شرایط سیاسی اجتماعی زمان در سالهای بین 1342 تا 1357، بروز برخی تحولات عمده فکری و فرهنگی، قرار گرفتن تشیع در معرض محیط بحرانی و مواجهه آن با تهدیدهای نظام سیاسی حاکم و ایدئولوژیهای رقیب مانند مارکسیسم، و ظهور موسوی خمینی و برخی از روشنفکران دینی و ارائه تفسیر و قرائت جدید از مفاهیم دینی این امکان را فراهم ساخت که ظرفیتهای عظیم فعالگرایی شیعه نهفته در مفاهیم و نمادهایی مانند شهادت، عدالت، امر به معروف و نهی از منکر، انتظار و تقیه و عاشورا، فعلیت یابد که حاصل آن تحول در تلقی و نگرش سیاسی مردم- بویژه نسل جوان- و غالب شدن نگرش سیاسی انقلابی و فعالگرا در جامعه بود."