چکیده:
مرصاد العباد من المبدا الی المعاد، نوشته نجمالدین ابوبکر عبدالله بن محمد شاهاوربن انوشروان رازی، معروف به نجم دایه است. این کتاب در قرن هفتم در پنج باب و چهل فصل و با نثری ساده و طبیعی و روان نوشته شده است. نویسنده کتاب، نجم الدین رازی، در نوشتن اثر عرفانی خود به جز قرآن کریم و احادیث پیامبر اکرم (ص) ، به کتب تفسیری، تاریخی و ادبی بسیاری نظر داشته است. یکی از مطالب مورد بحث در این کتاب، موضوع آفرینش انسان است؛ و نویسنده باب دوم کتاب خود را به این موضوع و بیان مبدا موجودات اختصاص داده است.این جستار به شیوه کتابخانهای به بررسی تاثیرپذیری نجم دایه از آرای نویسندگان پیش از خود در زمینه آفرینش آدم میپردازد؛ و نشان میدهد که نجم رازی بیشتر از چه متونی برای نگارش فصل دوم کتابش تاثیر پذیرفته است.
خلاصه ماشینی:
از دیگر آثار عرفانی پیش از مرصاد العباد میتوانیم از شاهکار عطار نیشابوری، منطق الطیر، و اشارۀ شاعر آن به خلقت پیامبر اکرم (ص) نام ببریم: «خواجۀ دنیا و دین گنج وفا صدر و بدر هر دو عالم مصطفی خواجهای کز هرچه گویم بیش بود در همه چیز از همه در پیش بود خویشتن را خواجۀ عرصات گفت «انما انا رحمۀ مهدات» گفت نور او مقصود مخلوقات بود اصل معدومات و موجودات بود حق چو دید آن نور مطلق در حضور آفرید از نور او صد بحر نور بهر خویش آن پاک جان را آفرید بهر او خلق جهان را آفرید آفرینش را جز او مقصود نیست پاکدامنتر ازو موجود نیست» (عطار، 1384: ابیات 282-275) تمام این شواهد دست مایۀ اندیشۀ نجم دایه در بیان فطرت ارواح بوده است.
برای مقایسۀ این متن با مرصاد العباد بخشی از متن کتاب مورد نظر در زمینه خلقت قالب انسان بررسی میشود: «پس چون خدای عزوجل خواست که آدم علیه السلام را بیافریند، جبریل را به زمین فرستاد و گفت: شو و از زمین یک قبضه گل برگیر و از هر گلی برگیر از تر و خشک و سیاه و سپید و سرخ و زرد و کبود و شور و شیرین و تلخ، تا این خلق را از گل بیافرینم.