چکیده:
در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺳﯿﺮ ﺗﮑﺎﻣﻠﯽ در اﻧﺪﯾﺸﻪ دﯾﻨﯽ و ﺻﻮﻓﯿﺎﻧﻪ ﺳﻨﺎﯾﯽ ﻏﺰﻧﻮی ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی دﯾﻮان اﺷﻌﺎر او ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﺑﺘﺪا ﻣﺒﺎﺣﺜﯽ ﮐﻠﯽ راﺟﻊ ﺑﻪ ﺻﻮﻓﯽ، زاﻫﺪ، ﻣﻼﻣﺘﯽ و ﻗﻠﻨﺪر، ﻣﻄﺮح ﻣﯽ ﺷﻮد و ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ رﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﻤﯽ از اﻧﺪﯾﺸﻪ اوﺳﺖ ﻣﯽ ﭘﺮدازد و ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎی از اﺷﻌﺎر ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﺎﻫﺪ ذﮐﺮ ﻣﯽ ﮔﺮدد. در اداﻣﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﮔﺬاری او ﺑﺮ ﺣﺎﻓﻆ، رﻧﺪ ﺳﻨﺎﯾﯽ را ﺑﺎ رﻧﺪ ﺣﺎﻓﻆ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؛ و ﺑﺎ ﻣﺮور ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻫﺎی دﯾﻨﯽ ﺳﻨﺎﯾﯽ در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯽ رﺳﺪ ﮐﻪ ﺳﻨﺎﯾﯽ در ﻣﺴﯿﺮ اﻧﺪﯾﺸﻪ دﯾﻨﯽ ﺧﻮد، ﯾﮏ ﺟﺮﯾﺎن ﺗﮑﺎﻣﻠﯽ را ﻃﯽ ﮐﺮده و ﻃﺮﯾﻘﺖ ﻏﺎﻟﺐ در ﺷﻌﺮ او ﺷﯿﻮه رﻧﺪی ﺑﻮده اﺳﺖ اﻣﺎ ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎن در اﯾﻦ ﺷﯿﻮه ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪه زﯾﺮا ﺗﻔﮑﺮ ﺻﻮﻓﯿﺎﻧﻪ و دﯾﻨﯽ، در ﺷﻌﺮ ﺳﻨﺎﯾﯽ ﻻﯾﻪ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ دارد ﮐﻪ از ﺻﻮﻓﯽ ﺷﺮوع ﺷﺪه و ﺑﻪ رﻧﺪ ﺧﺘﻢ ﻣﯽ ﺷﻮد و ﺳﭙﺲ ﺑﻪ دﯾﺪﮔﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﻧﺰدﯾﮏ ﮔﺸﺘﻪ و در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﻣﺬﻫﺐ ﺷﯿﻌﻪ را ﮐﺎﻣﻠﺘﺮﯾﻦ و ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ داﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
مقدمه موضوع اندیشه های دینی صوفیانه در ادب فارسی از دیر باز با مفاهیمی چون زاهد و صوفی، رند، قلندر و ملامتی در آمیخته است، به گونه ای که به آسانی نمی توان گفت شاعری که این مفاهیم را به کار برده است، به کدام طریقه تعلق دارد، آیا صوفی و زاهد است؟ یا رند و قلندر و ملامتی؟ اگر چه این مفاهیم ویژگیهای مشترکی دارند ولی در واقع جریانهای مذهبی و سیاسی حاکم بر ادوار متمادی تاریخی، منجر به جهت گیری های خاص و حدوث انشعاباتی شده است، به گونه ای که مرز این مفاهیم را از یکدیگر جدا می کند.
3. موضوع اندیشه های صوفیانه تصوف با زهد آغاز شد و صوفیان اولیه کارشان بر پایه ریاضت و خود سازی بود، بعد از رونق گرفتن کار آنان و جذب مریدان و حتی استقبال مادی و معنوی امرا و حاکمان از جمله در دوره ترکان سلجوقی، این امر سبب شد تا سایر نهادهای فکری اسلام از جمله فقها و متکلمین و متشرعان اهل سنت و جماعت و حتی علمای کلام وفلسفه، ظاهر کار آنان را با شریعت یکی ندانند و به مقابله کلامی با آنها بپردازند و از این آشفته بازار کسانی دیگر که صوفی نما بودند و آگاهی کاملی از اصول اولیه تصوف نداشتند مریدانی برای خود دست و پا کنند و برای جلب امرا و مردم و از در دنیا طلبی تصوف را از مسیر اصلی به انحراف کشیدند به طوری که ابوالقاسم قشیری در کتاب خود اینگونه بیان می کند: و اندر طریقت فترت پیدا آمد، لا بلکه یکسره مندرس گشت.