چکیده:
انسان، اساسا موجودی اخلاقی است که در فرآیند زمان، جنبههای اخلاقی آن نمود پیدا کرده است. امروزه با جمعگرایی و فعالیت های جمعی، خواست فطری آدمی به شکل دیگری در امور و فعالیت های شغلی و حرفهای جلوهگر شده است که تحت عنوان «اخلاق حرفهای» از آن نام برده میشود؛ اخلاق حرفهای در تمامی دانشها، ضرورتی انکارناپذیر است که اصول مدون آن برای هر رشته دانشگاهی تدوین شده است؛ به طوری که فقدان آن در هر رشتهای، به آن آسیب میزند. در مجامع باستان شناسی جهان، نزدیک به سه دهه است که پژوهشگران حوزه باستانشناسی کارهای خود را مبتنی بر اخلاق حاکم در این حرفه پیش میبرند. با وجود این، دانش باستانشناسی ایران که عمری هفتادساله دارد، اخلاق حرفهای را در آموزش و عمل تجربه نکردهاست! هدف این مقاله، علاوه بر تبیین جایگاه اخلاق در باستانشناسی جهان، نشان دادن فقدان جایگاه اخلاق حرفهای در آموزش و عمل باستانشناسی ایران است. این پژوهش با رویکردی انتقادی، موضوعاتی همچون اهمیت اخلاق، پیشینه و چارچوب اخلاق در باستانشناسی، اخلاق در تئوری و عمل باستان شناسی ایران را نقد و بررسی کرده است.
خلاصه ماشینی:
اصول اخلاقی و شاخص های رفتاری در تدوین اخلاق حرفه ای باستان شناسی همواره در حال تغییر و پیشرفت تلقی میشوند و هرگز قطعی نیستند؛ چراکه فقط از طریق چنین فرآیند فعالی است که باستان شناسان میتوانند پاسخگوی اعمال خود باشند.
نوع مواجهه با مردم محلی، القاء اهمیت میراث فرهنگی، شیوة حفاظت و تفسیر عمومی و اتخاذ روش های تفسیری؛ از جمله شاخص هایی است که در اخلاق حرفه ای باستان شناسی جهان لحاظ شده است .
با وجود این ، متأسفانه دانش باستان شناسی ایران که عمری هفتادساله دارد، اخلاق حرفه ای را در آموزش و عمل تجربه نکرده است ؛ به همین دلیل باستان شناسی ایران ، فاقد هرگونه روش شناسی و معیاری پذیرفتنی برای یافته های مختلف در حوزة بیکران میراث فرهنگی ملموس و ناملموس کشور است .
Lynott( و آلیسون ویلی )Alison Wylie( )٢٠٠٠( با انتشار کتاب اخلاق در باستان شناسی آمریکا، سارا تارلو )Sarah Tarlow( )٢٠٠١( در طی مقاله ای با نام «رمزگشایی کدهای اخلاقی»، درومک گیل ) Dru Mcgill( )٢٠١٤( با مقاله ای به نام «اخلاق در باستان شناسی » و بسیاری از اندیشمندان دیگر در این زمینه مطالعه و بحث کرده اند که در پژوهش حاضر به آنها اشاره شده است .
همچنین انجمن باستان شناسی آمریکا اصول اخلاقی باستان شناختی را در ١٩٩٦ به شرح زیر تصویب کرده است : اصل اول : حفاظت بقایای باستان شناختی ؛ اصل دوم : پاسخ گویی ؛ اصل سوم : ممنوعیت دادوستد آثار باستانی ؛ اصل چهارم : آموزش های مردم و افزایش دانش همگانی ؛ اصل پنجم : حقوق فکری و پژوهشی ؛ اصل ششم : گزارش و انتشار؛ اصل هفتم : ثبت و ضبط و نگاهداری ؛ اصل هشتم : آموزش و به روز شدن باستان شناسان و استفاده از معیارهای معاصر کاربردی حرفه ای .