چکیده:
در ادبیات فارسی،برخی داستانها در ضمن داستانهای دیگر بیان میشوند؛مانند داستانهای دلنشین مثنوی مولوی که اینچنیناند.این مقاله سعی دارد و داستان پنهان عاشقانه را که در ضمن داستان بلند رستم و سهراب فردوسی آمده است،نقد و بررسی کند. (به تصویر صفحه مراجعه شود) *ناصر کاظم خانلو،دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی،دانشآموخته از دانشگاه تهران،دبیر رسمی آموزش و پرورش و مدرس دانشگاه پیام نور و آزاد واحد بوئین زهرا است.
خلاصه ماشینی:
"پنهان عاشقانه را که در ضمن داستان بلند رستم و سهراب فردوسی آمده است،نقد و
تنهی اصلی داستان رستم و سهراب وارد
سهراب و گردآفرید داستانی عاشقانه است که
داستان رستم و تهمینه داستانی بزمی است که
داستان قهرمان است!اما در پارهای داستانهای
که به فردوسی کمک میکند تا این داستان ضمنی
قهرمانش را تا پایان داستان-مرگ سهراب-به
شکست گردآفرید از سهراب است که سران ایران
در این داستان-رستم و تهمینه-
این داستان-رستم و تهمینه-از سری داستانهای
میدهند6،تهمینه نیز از این دست زنان است:تورایم کنون گر بخواهی مرا
تهمینه خود را به رستم تحمیل میکند و
بسیار عجیب است که تا پایان داستان رستم و
ایرانی با انیرانی است:رستم به عشق تهمینهی
در این داستان تنها سهراب حیلهگر و مکار
سهراب برای یافتن پدر خویش است.
مثلا در بخشی از داستان رستم و سهراب با یک
میتوانیم داستان عشق تهمینه به رستم را-
تهمینه اگرچه در ظاهر در جنگ رستم و سهراب
داستان ضمنی رستم و تهمینه اگرچه در
سهراب از سوی پدر ایرانی است اگرچه در جبههی جنگ توران برای تورانیان میجنگد،
جاست که خود رستم نیز توسط شغاد-کسیکه
تهمینه و آغاز داستان رستم و سهراب است
سهراب فرزند تضاد است؛تضاد رستم و
در داستان رستم و سهراب نیز سرانجام در
سهراب به دست پدرش خویش رستم است.
وحدت است و در داستان رستم و سهراب،
در میان این سه تضاد-رستم و تهمینه،
اصل است و آن تضاد بین رستم و تهمینه است
رستم و سهراب بدل میشود یعنی دو تضاد اخیر
گردآفرید و رستم-هیچ دلیل و توجیهی ندارد به"