خلاصه ماشینی:
"از اشعار اوست: (به تصویر صفحه مراجعه شود) سکوت باغ رد تو تا پرنده تا درخت تا ستارهی بدون بام بود بعد از آن هرچه بود یا نبود در سپیدی مدام بود بعد تو مردن پرندهها نشانهی سکوت باغهاست تازه این تمام درد نیست سکوت باغ ابتدای حملهی کلاغهاست خیال دیگر ای تو تافته،از همه جدا شده نه برای جاودان آن دو چشم آتشین نه برای گیسوان روی شانهات رها شده نه برای نقطهای سیاه گوشهی لبت نه برای آن بلندقامت دو تا شده نهنه آمده نه رفته خاطری نه خیال دیگری برای من خدا شده این نشسته روبهروی آینه ولی زلالتر آمده از انتهای کوچهی بهشت اندکی محالتر در فضای پرکشیدنت فرشته هم شکسته بالتر با تو روز من چه روز دیگری است شعر من در انتظار یک هنوز دیگری است بهار محمد رشیدی بناب فصل بهار آمد و گل خنده کرد شور و طرب خاطرهها زنده کرد باغ و چمن زینت احسان گرفت دشت و دمن لالهی فرخنده کرد باد صبا هوی جوانی بداد لشکر دی سوز خزان رنده کرد سیر زمان سردی بهمن ببرد عدل زمان گرمی آینده کرد رعد گهربار نظارتکنان حاصل خود گوهر رخشنده کرد بارش نیسان،همه را نقره داد نرگس آن حکمت داننده کرد چشمهی حقخیزش خندانه زد جنبش جان در رگ جنبنده کرد خاک سیاهش دم عیسی دمید عطر جنان هر طرف افکنده کرد جوی جوان دامن صحرا برید روی روان جوشش زاینده کرد حکم ازل گلشن میعاد را بار دیگر ثابت بیننده کرد بلبلی آنجاست رشیدی سکوت سال و مکان را همه زیبنده کرد (به تصویر صفحه مراجعه شود) فرزانه اردکانی(6431):دبیر شیمی دبیرستانهای فلاورجان استان اصفهان است."