چکیده:
همبستگی اجتماعی دلالت بر توافق جمعی میان اعضای یک جامعه دارد و آن عامل پذیرش و درونی کردن نظام ارزش و هنجارهای یک جامعه وجود تعلق به جمع (احساس ما کردن) و تعامل میان افراد جامعه است در این مسان عوامل مختلفی در ایجاد و یا ارتقاء همبستگی بنا به وزن خود نقش دارند یکی از عوامل اساسی دین باشد می دانیم دین امری است دارای خصلتی اجتماعی که جمع بسیاری با آن زندگی میکند و در بردارنده اعتقادات مشخصی است، مناسکی آشکار دارد، از کیش بیرونی و مشهود برخوردار است و افراد جامعه را به یک جمع اجتماعی فرامی خواند. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دین بر همبستگی اجتماعی در بین شهروندان شهر تهران می باشد. روش تحقیق توصیفی و پیمایشی می باشد حجم نمونه 400 نفر از شهروندان به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردیده اند. ابزار گردآوری، آزمون دینداری از پرسشنامه استاندارد گلاک و استارک و همبستگی اجتماعی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. یافته ها نشان داد میزان دینداری و ابعاد آن و همبستگی اجتماعی در بین شهروندان مورد مطالعه متوسط به بالا می باشد. نتایج به دست آمده موید این واقعیت است که دینداری نقش اساسی بر همبستگی اجتماعی در بین شهروندان دارد همچنین بین ابعاد دینداری با همبستگی اجتماعی رابطه معنی دار بدست آمد.
خلاصه ماشینی:
بررسي نقش دين بر همبستگي اجتماعي در بين شهروندان شهر تهران حسنعلي تاتار١، دکتر سروش فتحي 2 چکيده همبستگي اجتماعي دلالت بر توافق جمعي ميان اعضاي يک جامعه دارد و آن عامل پذيرش و دروني کردن نظام ارزش و هنجارهاي يک جامعه وجود تعلق به جمع (احساس ما کردن ) و تعامل ميان افراد جامعه است در اين مسان عوامل مختلفي در ايجاد و يا ارتقاء همبستگي بنا به وزن خود نقش دارند يکي از عوامل اساسي دين باشد مي دانيم دين امري است داراي خصلتي اجتماعي که جمع بسياري با آن زندگي ميکند و در بردارنده اعتقادات مشخصي است ، مناسکي آشکار دارد، از کيش بيروني و مشهود برخوردار است و افراد جامعه را به يک جمع اجتماعي فرامي خواند.
يکي از موضوعات مهم مطالعات جامعه شناختي و از محورهاي مهم دين پژوهي، موضوع دين به عنوان يک مجموعه از قواعد رفتار و هنجارهاست که در کنار ساير نهادهاي اجتماعي، داراي تأثيرت ويژه اي در عرصه هاي گوناگون اجتماعي از جمله ايجاد همبستگي و انسجام اجتماعي است .
بررسي هاي جامعه شناختي در حوزه دين و رشد مطالعات در زمينه روان شناسي مذهب نشان دهنده وجود رابطه بين مذهب و همبستگي اجتماعي است و برخي دانشمندان نيز عصر حاضر را دوره بازگشت و بازنگري به دين دانسته اند.
از آنجا که هيچ نظام اجتماعي بدون مذهب کارکرد مناسب و همبستگي اجتماعي ندارد و کشوري مثل ايران که نظام سياسي آن آميخته با دين دارد و همواره در حال سپري کردن يکي از مراحل مهم تاريخي خود مي باشد و با توجه به نظام سياسي حاکم دولت که دين به عنوان زيربناي اصلي ميباشد و اگر در آن خللي ايجاد شود امکان داردکه موجوديت نظام و نيز ساختار جامعه و اخلاق حاکم بر افراد با مشکل جدي مواجه شود.