چکیده:
موضع مقاومت و هویت طلبانة برخی از شاهنامه سرایان متاخر در برابر سیطرة هنری و فکری
فردوسی یکی از رویکردهای قابل تامل حماسه سرایان در برابر اعتبار و مقبولیت خیره کنندة
شاهنامة فردوسی است؛ آشوب شاهجهان آبادی تورانی (م 1199 ق)، سرایندة منظومة گمنام
صولت فارقی از جمله این سرایندگان مدعی است که تلاش کرده است، مقبولیت خویش را با
نفی فردوسی و شاهنام ا هش و توهین و استهزا به دست آورد. این پژوهش مبتنی بر رویکرد
نظری بلوم در نظریه ی "اضطراب تاثیر" تلاش کرده است به نحوه ی تعامل خصمانه ی آشوب تورانی
با فردوسی و شاهنامه بپردازد و از نتایج تحقیق برمی آید که غلبة زبان هجوآمیز و تحقیرآلود
در منظومة صولت فاروقی نشانة عجز و ناتوانی سراینده در کسب مقبولیت عام و خاص و
شکست در اعتباریابی و هویت مستقل در جریان شاهنامه سرایی در ایران است.
The defiant stand of some of the shahnameh composers of recent times against Ferdowsi’s artistic and intellectual dominance is one f their noteworthy approaches to the dazzling importance and overwhelming universal acceptance of Ferdowsi’s Shahnameh .Ashub Shahjahan-abaadi-eTurani (1199 A.H./1785) , author of the nearly unknown poem Sowlat-e Farooqi, is one of these pretenders, who has endeavoured to gain public reception by denouncing, insulting and mocking Ferdowsi.
The present study, based on Bloom’s theory of “Anxiety of influence”, has undertaken to address the manner of Ashub Turani’s hostile confrontation with Ferdowsi and his Shahnameh. The result of the study reveals that the satirical and humiliating language in the Sowlat-e Farooqi is indicative of its writer’s inability to attain public acceptance and his failure in securing personal credibility and independent identity of his own in shahnameh composing.
خلاصه ماشینی:
"٢. پیشینة تحقیق درباب تحلیل چگونگی رقابت ادیپی در سیر آفرینش آثار منظوم و منثور فارسی بویژه استفاده از نظریة «اضطراب تأثیر» هرولد بلوم ، تنها دو مقاله یافـت مـی شـود؛ نخست مقالة «تحلیل بینامتنی مختصات ادبی نثر تاریخ جهانگشا و تاریخ وصـاف » (قاسم زاده و حاتمی ،١٣٩٠: ١٤) و ددیگر مقالة «رابطة نیما با سعدی بـر اسـاس نظریـة اضطراب تأثیر هرولد بلوم » (طـاهری و فرخـی ١٣٩٢: ٥٣ــ٨٠)؛ امـا دربـارة منظومـة حماسی صولت فاروقی و جایگاه آن در سیر حماسه سرایی فارسی و نحوة تعامل یا تقابل آن با شاهنامه هیچ پژوهشی تاکنون صورت نگرفته اسـت ؛ چراکـه بـه علـت تصحیح نشدن این منظومه ، هنوز شناختی از آن در بین محققـان و منتقـدان حاصـل نشده است .
نتیجه گیری از آنجا که فقط چهار نسخة خطی از صولت فاروقی باقی مانده و تنها یک دفتر و بخش کوچکی از آن به چاپ سنگی رسیده و ایـن چـاپ نیـز ادامـه نیافتـه اسـت ، می توان به این نتیجه رسید که این اثر بر خلاف نظر آشوب ، چنـدان مـورد توجـه و عنایت قرار نگرفته است و حتی امروزه نیز برای اهل تحقیق و فرهنگ شناخته شده نیست ."