چکیده:
یکی از مهمترین دغدغه های حکما، تامل در خصوص وجود و مراتب آن بوده است. ایشان وجود
مطلق را موضوع اصلی نظام فکری خود می دانستند. در عرفان ابن عربی و اخلاف او به ویژه قیصری نیز محور وجود است. قیصری وجود را چونان حق و حقیقت قلمداد می کند و تلقی متافیزیکی از وجود، چونان کلی ترین و انتزاعی ترین مفاهیم را نمی پذیرد. او وجود را واقعی ترین حقیقت و معنی بخش همۀ موجودات تلقی می کند.
از سوی دیگر، این حقیقت را نه محدود به طور عقل و ظرف وجود ذهنی می داند و نه صرفا متعین در ظرف
وجود خارجی، بلکه آن را فراتر از طور عقل و ظرف ذهن دانسته و بر این باور است که وجود چونان حق و
حقیقت، جز برای خداوند، بر کسی معلوم نیست. در جستار حاضر بر آ نایم تا با توجه به نوشته های عرفانی
قیصری، به ویژه در مقدمۀ شرح اش بر فصوص الحکم، به تبیین های متافیزیکی او از وجود و تلقی اش از آن
به مثابه حق و حقیقت توجه کنیم و نشان دهیم که نظام وجودشناسانۀ قیصری در تلقی خاصی که از وجود
ارائه می کند، به مانند دیگر عارفان مسلمان، چون ملاصدرا، از نظام متافیزیکی سنتی به ویژه در قالب ارسطویی آن، فاصله می گیرد.
One of the most important concerns for Muslim philosophers and mystics
was the question on Being (Wojud) and its degrees. They regard absolute being
as the main subject of their thoughts. This is also the basis of thought in the Ibn
Arabi’s mysticism and his successors. Qeysari regard Being (Wojud) as Truth. He
does not accept the metaphysical approach to being as most abstract concept. In his
view, being is most real and meaningful section of everything. On the other hand,
Qeysari does not regard Being (Wojud) as something that we can understand it rationally.
In addition, he does not regard being (Wojud) as something only restricted
in natural world. In his view, Being (Wojud) is beyond our rational faculties, and
its reality is obvious only for God. In this article, we, according to Qeysari’s mystical
writings especially his introduction in interpretation to the Fosus Alhekam,
will try to survey Qeysari’s metaphysical explorations on Being (Wojud) and his
approach on it as Truth. We will show that Qeysari, like other Muslim mystics as
Mulla Sadra, distance from traditional Aristotelian metaphysics.
خلاصه ماشینی:
1 حسن احمدي زاده چکيده : واژگان کليدي : قيصري ، ابن عربي ، وجود، حقيقت ، مابعدالطبيعه Metaphysics of Being in the Introduction of Qeysari’s In- terpretation to the Fosus Alhekam Hasan Ahmadizade Absract: One of the mos important concerns for Muslim philosophers and mys tics was the quesion on Being (Wojud) and its degrees.
ساير آثار مختصرتر و رسائل او عبارت اند از: شرحي بر قصيدة خمريۀ ابن فارض ، شرحي بر قصيدة تائيۀ ابن فارض ، شرح قصيدة ابن عربي که همچنين معروف است به قوات العين الشهود، کتاب في علم التصوف که رساله اي مختصر در بيان مفاهيم اصلي تصوف همچون مفهوم نبوت ، ولايت ، خلافت و عالم مثال به دست مي دهد، کشف الحجاب عن کلام رب الارباب که در آن قيصري از ديدگاه مابعدالطبيعي خود به بحث از يک مسئلۀ سابقه دار در ميان متکلمين ، يعني مسئلۀ کلام الله ، مي پردازد، رساله في معرفت المحبت الحقيقيه که رساله اي است در باب وحدت ذاتي شناخت و عشق ، و از ديدگاهي ديگر مي توان آن را شرحي بر حديث قدسي مشهور «کنت کنزا مخفيا ..
براي تبييني مفصل تر در خصوص اين مطلب بنگريد به : Chittick, William, 1989, The Suf Path of Knowledge: Ibn al-’Arabi’s Metaphysics of Imagination, State University of New York Press, pp.