چکیده:
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ ﻣﻮﺿﻮع اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت، ﺗﺒﯿﯿﻦ و ﻓﻬﻢ اﯾﻦ ﭘﺪﯾﺪه ﺳﯿﺎﺳﯽ ﮐﻤﮏ ﺷﺎﯾﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺗﺒﯿﯿﻦ ﺗﺤﻮﻻت ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. زﻣﺎﻧﯽ که در ﺷﻨﺎﺧﺖ درﺳﺖ و ﺗﺒﯿﯿﻦ و ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت دﭼﺎر ﻧﺎرﺳﺎﯾﯽ ﻫﺎی ﺟﺪی ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﯿﻢ ﺑﻪ درﺳﺘﯽ ﺳﯿﺮ ﺗﺤﻮﻻت را ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ و آﯾﻨﺪه را ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﻨﯿﻢ. ﺑﺮای ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ ﺗﺤﻮﻻت ﺳﯿﺎﺳﯽ، داﺷﺘﻦ اﺑﺰارﻫﺎی ﮐﺎﻓﯽ و ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای ﺗﺠﺰﺑ ﺗﺤﻠﯿﻞ اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﮐﺎﻣﻼ ﺿﺮوری ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. دﻏﺪﻏﻪ اﺻﻠﯽ ﺷﺮوع ﻣﻘﺎﻟﻪ اﯾﻦ ﺑﻮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﻃﺒﻘﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﭼﻪ ﻧﻘﺸﯽ در اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت رﯾﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮری دارﻧﺪ؟ ﺑﺮای ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺳﺆال اﺑﺘﺪا از ﻣﻨﻈﺮ ﻧﻈﺮی، ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻫﺎ و رﻫﯿﺎﻓﺖ ﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮﻋﯽ را ﮐﻪ اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪا م ﺳﯿﺎﺳﯽ در ﺗﺤﻠﯿﻞ اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﯽ دﻫﻨﺪ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﻣﯽ دﻫﯿﻢ و در اداﻣﻪ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻃﺒﻘﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در ﻗﺎﻟﺐ ﺳﻪ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﺎﻻ، ﻣﺘﻮﺳﻂ و ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد.
خلاصه ماشینی:
"دغدغه اصلی شروع مقاله این بوده است که طبقات اجتماعی چه نقشی در انتخابات ریاست جمهوری دارند؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا از منظر نظری، نظریه ها و رهیافت های متنوعی را که اندیشمندان علوم سیاسی در تحلیل انتخابات مورد استفاده قرار می دهند مورد بررسی قرار می دهیم و در ادامه به بررسی تأثیر طبقات اجتماعی در قالب سه طبقه بالا، متوسط و پایین پرداخته می شود.
در واقع از طریق انتخابات است که به اعضای جامعه به صورت مستقیم و غیر مستقیم در شکل دادن به سیاست عمومی دخالت مینماید(هاشمی، 1374: 54) ژان پل سارتر در مورد انتخابات به عنوان یکی از بارزترین مظاهر مشارکت سیاسی چنین میگوید: «یک نظام انتخاباتی بـه هر صورتی کـه باشد عبارت است از مجموعه افراد انتخاب کننده ای که مثل یک خمیر بـی شـکل در معرض فشـار عوامل خارجی قـرار دارند.
نگاهی به ادوار مختلف انتخابات نشان می دهد کاندیدایی موفق می شود که بتواند ترکیبی از آرای متفاوت همچون رنگ های مختلف یک رنگین کمان را به دست آورد و در این میان اتفاقا دو گروه مهم ترند: یکی جمعیتی که الزاما سیاسی نیست و به سبک زندگی بها می دهد و در انتخابات حضور فعال دارد و دیگری طبقات کم برخوردار که نگاه معیشتی دارد اما در چند دوره انتخابات اخیر از میزان مشارکت آنان کاسته شده و همین نیز از اهمیت آرای اجتماعی حکایت می کند."