چکیده:
به رغم بحث فراوان از اثرپذیری آکویناس از اندیشه ی ارسطو و الهیات مسیحی، تاثیر فکری اندیشمندان اسلامی بر نظریه ی حقوق طبیعی آکویناس همواره مغفول مانده است. مساله ای که علت آن را باید در عدم تلاش اندیشمندان مسلمان در ایجاد یک تئوری نظام مند حقوق طبیعی دانست. مقاله ی پیش رو، با تبارشناسی نظریه ی حقوق طبیعی آکویناس از یک سو، و اثبات تسلط اندیشه ی اسلامی بر متفکرین قرون وسطی و آکویناس از سوی دیگر، نشان می دهد که بنیآنهای نظریه ی حقوق طبیعی آکویناس در چهار محور زیر متاثر از آرای ابن سینا بوده است: نخست، تعریف و کارکرد عقل عملی به مثابه منشاء حقوق طبیعی؛ دوم، یقینی نبودن و گزاره های حقوق طبیعی با وجود عقلانی بودن آنها؛ سوم، ماهیت خنثای بنیادی ترین گزاره ی حقوق طبیعی که ضرورت توسل به تمایلات طبیعی انسان را توجیه می کند؛ و چهارم، مبانی الهیاتی.
خلاصه ماشینی:
مقاله ی پیش رو، با تبارشناسی نظریه ی حقوق طبیعی آکویناس از یک سو، و اثبات تسلط اندیشه ی اسلامی بر متفکرین قرون وسطی و آکویناس از سوی دیگر، نشان میدهد که بنیآنهای نظریه ی حقوق طبیعی آکویناس در چهار محور زیر متاثر از آرای ابن سینا بوده است : نخست ، تعریف و کارکرد عقل عملی به مثابه منشأء حقوق طبیعی؛ دوم ، یقینی نبودن و گزاره های حقوق طبیعی با وجود عقلانی بودن آنها؛ سوم ، ماهیت خنثای بنیادیترین گزاره ی حقوق طبیعی که ضرورت توسل به تمایلات طبیعی انسان را توجیه میکند؛ و چهارم ، مبانی الهیاتی.
مـا در ایـن رویکـرد تبارشناسانه به وجود یک نظریه ی نظام مند حقوق طبیعی در آرای ابن سینا قائل نیستیم ؛ بلکـه صرفا بر این باوریم که عناصری کلیدی از اندیشـه ی ابـن سـینا الهـام بخـش نظریـه ی حقـوق طبیعی آکویناس بوده است .
اولا، شـالوده ی نظریه ی حقوق طبیعی آکویناس چیسـت ؟، و چـرا در فرضـیه ی خـود آرای مسـلمانان و نـه اسلاف غربی او نظیر سیسرو را خاستگاه معرفتی نظریه ی آکویناس دانسـتیم ؟، دوم ایـن کـه آیا اساسا شواهد متقنی بر وجود ارتباط فکـری میـان مسـلمانان و متفکـرین مدرسـی وجـود دارد؟، بدون وجود چنین شواهدی، حتی اگر شباهت هـایی هـم میـان آکوینـاس و ابـن سـینا بیابیم ، نمیتوانیم از این شباهت ها اقتباس یکی از دیگری را نتیجه بگیریم ، چـه عقـل انسـانی کاملا مستعد داشتن کشفیات مشـابه اسـت (کاپلسـتون ، ١٣٨٧: ١٧-١٦).