چکیده:
قبل از شکل گیری مدرنیته در قرن هجدهم میلادی، جوامع غربی درگیر اندیشه ها و تفکرات دیگری به جز اندیشه «خردگرایی»، «عقلانیت» و«انسانمحوری» بودند که امروزه به عنوان شعار مدرنیته از آنها نام میبرند. برهه زمانی این دگرگونی فکری برابر بوده با اوج معماری ریشهدار و اصیل ایرانی که سالها پیشتر بر اساس خرد، عقلانیت و جایگاه والای بشری اقدام به خلق بناها مینموده اند. معماران ایرانی با شناسایی عوامل مختلف تاثیرگذار بر محل اسکان، زمینه-های خلق معماری بومی خاص هر منطقه را به وجود آوردهاند. معماری بومی که خود بر اساس عناصر گوناگونی از جمله فرهنگ، اقتصاد، معیشت و عوامل اقلیمی شکل گرفته و متفاوت با معماری منطقهای دیگر میباشد. تنوع سیمای روستاها و شهرها مختلف کشور گواه این امر است که تفاوتهای موجود بر اساس تجربه و دانش بومی شکل گرفته است. مدرنیته به طور اساسی از گذشته گسسته است، بدین معنا که نهادهای اجتماعی مدرن، از برخی جهات، ویژگی-های بیهمتایی دارند که آنها را از سامانهای سنتی متمایز می کند. با ورود مدرنیته به علوم مختلف اجتماعی و کاربردی زمینههای دگرگونی در کشورهای در حال توسعه از سالها پیش نمایان شده است. مقوله معماری بومی نیز از این قائده مستثنی نبوده، به گونه ای که فرهنگ، اصالت و هویت خود را فراموش کرده و با جایگزین کردن اندیشه ها و شیوههای معماری مدرن، مسبب تغییرات گستردهای در شکل معماری روستاها و شهرها شده است.
با بررسیهای میدانی صورت گرفته بر روی معماری بومی روستاهای غرب کشور آنچه مشهود است گویای این واقعیت است که با داشتن منطق و دلایل خاص در زمینه شکل، نحوه استقرار، پلان، استفاده از مصالح محلی و... در احداث بناهای بومی، معماری محلی این منطقه در عصر حاضر دچار از هم گسیختگی شده و بناهای مسکونی جدید بدون کوچکترین تفاوتی با بناهای موجود در شهرها و روستاهای دیگر نقاط کشور خلق شده و برآورده کننده نیازهای ساکنینش نیز نمیباشند، زیرا معماری روستایی نیازمند فضاهایی در جهت و همسویی با شغل و نحوه معیشت ساکنینش میباشد. با این وجود اهالی روستاها این نقص را پذیرفته و بدون کوچکترین اعتراضی با تغییر در شیوه زندگی خود در صدد همراهی با سیل مدرنیته و بهرهبرداری از تکنولوژیهای عصر جدید هستند.
خلاصه ماشینی:
"پرسش تحقیق جایگاه مدرنیته و بومی مداری در ساخت و سازهای جدید روستایی در غرب کشور چگونه است ؟ روش تحقیق در این پژوهش ابتدا با استفاده روش اسنادی به بررسی کتب و مقالات نگاشته شده در دهه اخیر در زمینه مدرن و مدرنیته و اثرات آن ها بر جوامع شهری و روستایی صورت گرفته و ضمن ارائه ریشه ها و زمینه های شکل گیری این انقلاب (مدرنیته ) به بررسی و شناسایی اصالت و جایگاه بومی مداری در معماری ایران و ورود مدرنیته به این شیوه معماری و تأثیرات این اندیشه ، برای روشن شدن وضعیت حال حاضر معماری و عدم مقاومت جوامع جهان سوم در برابر اندیشه های غربی به رشته تحریر در آمده است ..
بشری آگاه که عموما میداند که چه چیزی میخواهد و برای نیل به اهدافش روش هایی دارد(صادق پی، ١٣٨٠، ١٨) به طوریکه پیام محکم و قاطع معماری بومی عبارت است از اینکه این شیوه طراحی، تصادفی و اتفاقی نبوده و در یک چشم به هم زدن شکل نگرفته است (همان ، ٣٠) بلکه همه هوش و ظرفیت ساکنانش را برای ساختن آنها به کار گرفته و از تمامی روابط موجود بین خودشان استفاده کرده اند(عباس پور و همکاران ، ١٣٨٦، ٣٢).
به خاطر تغییرات فاحشی که در دهه های اخیر در محیط روستاهای در حال توسعه رخ داده است ، زمینه ی استفاده از دانش بومی به همان شکلی که در گذشته مورد استفاده بوده ، وجود ندارد و نمیتواند کارآمد باشد(بوذرجمهری، ١٣٨٢، ١٦) زیرا تغییر و تحول در مساکن روستایی بدون توجه به فرهنگ و نیازهای مردم بومی صورت گرفته است (پاپلییزدی و وثوقی، ١٣٧٥، ٢٨) و ساکنین نیز خواه به اجبار یا اختیار، با سیل مدرنیته و مدرن شدن همراه شده اند."