چکیده:
از زاویه مذهب به زندگی نگریستن، مهم ترین ویژگی نظام دانایی روحانیت است. روحانیت به حسب رابطه ای که با وحی اسلامی دارد، همواره می کوشد معرفت و زندگی مومنان را براساس نشانه های نص اسلامی، بازتفسیر کند. این دغدغه که در سال های پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی تعمیق و بسط بیشتری یافته، آنان را در اسلامی سازی همه عرصه های زندگی مصمم تر از گذشته ساخته است. از جمله موضوعاتی که همواره روحانیت در سامان زندگی جدید بر بازسازی آن بر محور دیانت، حساسیت نشان داده، مسئله علم و معرفت است که موضوع آن در پنج رویکرد عمده مورد مطالعه قرار گرفته است: «رویکرد سنتی»، «رویکرد تهذیبی»، «رویکرد بنیان گرایانه»، « رویکرد مجددگرایی» و «رویکردنواندیشی دینی».
خلاصه ماشینی:
"پیش فرض هایی درباره علم تهذیب گرایان برخلاف نگاه پوزیتیویست ها بـه علـم کـه آن را امـری کـاملا حسی و مجرد از فضای انعقاد و پرورش خود می داننـد، دانـش را نـه امـری محض و ناب ، بلکه مسبوق به ارزش ها و نظریـه هـا مـی داننـد؛ یعنـی امکـان تولید فرضیه ، تئوری و نظریه محض وجود ندارد و واقعیت امـر نیـز نشـانگر دخالت دیدگاه های فرهنگی ، مبانی فکری و نظـری در تئـوری و نظریـه هـای علوم انسانی است ؛ بدین ترتیـب اگـر بپـذیریم علـوم همـواره بـا تـوده ای از پیش فرض های ارزشی و فرهنگی مقرون انـد، آنگـاه راه را بـرای هـر مکتـب ارزشی از جمله اسلام در تأثیرگذاری بر دانش ، هموار کرده ایم .
سرپرستی دین نیز بدین معناست که باید فرهنگ ، سیاست و اقتصاد به عنـوان شاکله اصلی جامعه ، هماهنگ بـه سـمت اسـلامیت جامعـه یـا همـان «مـدنیت تکاملی » حرکت کند و از مدار فلسفه حس گرایانه علوم غرب خارج شوند؛ ولی آنچه در اثبات چنین محدوده ای فراخ برای دیـن اهمیـت دارد آن اسـت کـه بـا حمایت چه دانشی می توان از سیطره تمدن غـرب خلاصـی یافـت و بـرخلاف غرب ، تمدنی بر مدار ولایت الهی بنیـان کـرد؟ (میربـاقری ، ١٣٨٢، ص١٩ــ٢٠) پاسخ فرهنگستان ، همان نظر تدوین فلسفه شدن اسلامی یا فلسفه عمـل اسـلامی است که بنایی غیرحسی دارد."