چکیده:
چارچوب نقطه چالش دیدگاهی نظری برای فهم تاثیرات متغیرهای تمرینی در یادگیری حرکتی است. با توجه به این چارچوب، متغیرهای تداخل ضمنی و بازخورد آگاهی از نتیجه رابطه تنگاتنگی با سطح مهارت و دشواری تکلیف مورد یادگیری دارند. ازاینرو هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تمرینات مبتنی بر چارچوب نقطه چالش بر کنترل قامت افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. به این منظور کنترل قامت 22 فرد 20 تا 65 ساله مبتلا به اماس از میان بیماران انجمن اماس شهر اهواز که بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی انتخاب شده بودند، با استفاده از دستگاه فورس پلیت اندازهگیری شد. آزمودنیهای گروه تجربی به مدت 12 جلسه، هر هفته سه جلسه 45 دقیقهای به انجام تمرینات پرداختند و گروه کنترل تحت مداخله قرار نگرفتند. دادهها با روش تحلیل واریانس مرکب و تحلیل واریانس با اندازهگیری تکراری تحلیل شد (05/ 0≥P). نتایج نشان داد کنترل قامت گروه تجربی نسبت به گروه کنترل در نتیجه پروتکل تمرینی چهارهفتهای بهبود معناداری یافت. همچنین کنترل قامت گروه تجربی در پسآزمون نسبت به پیشآزمون پیشرفت معناداری داشت؛ بنابراین تحقیق حاضر از چارچوب نقطه چالش حمایت کرد و مربیان و کاردرمانان میتوانند برای انجام مداخلات بالینی موثر برای بهبود تعادل و نوسانات قامتی در بیماران اماس پروتکل تمرینی مربوط را بهکار برند.
خلاصه ماشینی:
همچنين كنترل قامت گروه تجربي در پس آزمون نسبت به پيش آزمون پيشرفت معنا داري داشت؛ بنابراين تحقيق حاضر از چارچوب نقطة چالش حمايت كرد و مربيان و كاردرمانان مي توانند براي انجام مداخلات باليني مؤثر براي بهبود تعادل و نوسانات قامتي در بيماران ام اس پروتكل تمريني مربوط را به كار برند.
از سوي ديگر، مؤلفة ثبات در كنترل قامت به عنوان تعادل تعريف مي شود كه توانايي كنترل تودة بدن در ارتباط Optimal challenge point Myelin shee Oligodendrocyte Axons Spasticity Postural با سطح اتكا را دارد (3)؛ بنابراين، تعادل و كنترل قامت در نتيجة تعامل پيچيدة ميان سيستم هايعصبي- عضلاني، اسكلتي- عضلاني و اجزاي مختلف سيستم حسي از جمله شنوايي و دستگاه دهليزيو حس عمقي است (20) و همة اين سيستم ها در بيماري اماس تحت تأثير قرار مي گيرند.
در تحقيق انلا و كارولي 1 (2008) كه با هدف آزمون پيشگويي هاي چارچوب نقطة چالش در يادگيري حركتي بيماران پاركينسون به وسيلة دستكاري دشواري اسمي تكليف و شرايط و نيازهاي شناختي جلسات تمريني انجام گرفت، 20 فرد مبتلا به اين بيماري در دو گروه كنترل و تجربي در دو شرايط تمريني با نيازهاي شناختي ذاتي تمريني زياد و كم و دشواري اسمي كم وزياد بررسي شدند.
پس آزمون دو در شرايط تمريني پرتقاضا به لحاظ جسماني و شناختي يعني تداخل ضمني بالا (تمرين تصادفي) و تواتر بازخورد افزوده پايين از آزمودني ها به عمل آمد و نتايج نشان داد پروتكل تمريني چهارهفته اي مبتني بر چارچوب نقطة چالش بر بهبود كنترل قامت بيماران ام اس تأثيرگذار است.