چکیده:
خدای سبحان در قرآن کریم، رسالت پیامبر اکرم را تلاوت آیات، تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه نفوس معرفی می کند. جامع همه اینها، رسالت دعوت به سوی خدا است. قرآن کریم با بیان این رسالت جامع، روش های آن، یعنی حکمت و موعظه حسنه و جدال احسن را بیان کرده است. خدای سبحان شیوه های گوناگون دعوت را به رسول خدا آموخته و خود نیز در تبیین و تفهیم معارف الهی، آنها را به کار گرفته است.
در این پژوهش، با پذیرش وجود استدلال عقلی ـ صوری و مادی ـ در قرآن، به بررسی الگوی صوری استدلال شرطی، در این کتاب شریف می پردازیم و با بهره گیری از آیاتی مانند آیه «کلوا من طیبات ما رزقناکم و لا تطغوا فیه فیحل علیکم غضبی و من یحلل علیه غضبی فقد هوی»(طه،81) که دربرگیرنده یک اقترانی شرطی است و آیه «لو کان فیهما آلهه الا الله لفسدتا فسبحان الله رب العرش عما یصفون»(انبیاء، 22) که یک استثنایی اتصالی در آن به کار رفته است و آیه «قل من یرزقکم من السماوات و الارض قل الله و انا او ایاکم لعلی هدی او فی ضلال مبین»(سبا، 24) که دربرگیرنده یک اتصالی انفصالی است و آیه «لو اراد الله ان یتخذ ولدا لاصطفی مما یخلق ما یشاء سبحانه هو الله الواحد القهار»(زمر،4) که استدلال شرطی فلسفی یا حملی مشروط را دربرگرفته است، صورت های گوناگون استدلال شرطی را در قرآن بررسی می کنیم.
According to the Holy Qur'an، the Holy Prophet (PBUH) was sent in order to recite divine verses، teach divine book and theosophy and to purify souls. The phrase that includes all these is 'the mission to invite people towards Allah' using certain methodologies including theosophy، good sermon، and the best form of dialectic. Allah، the sublime taught different methods of invitation to his Prophet and He himself applied these methods in order to explain His teachings. Taking the existence of intellectual reasoning – formal and material – in the Holy Qur'an for granted، this article studies the formal model conditional syllogism in this noble book. The verse "Eat of the good things We have given you for sustenance، and be not inordinate with respect to them، lest My wrath should be due to you And to whomsoever My wrath is due، he shall perish indeed (TÁHÁ/81)" contains a conjunctive conditional syllogism whereas the verse "f there had been in them) heavens and earth (any gods except Allah، they would both have certainly been in a state of disorder Therefore glory be to Allah، the Lord of the Dominion، above what they attribute (to Him) (Al-AnbiyÁa/22)" is an exceptive conjunctive syllogism. Whilst the verse "Say: Who gives you sustenance from the heaven and the earth? Or Who controls the hearing and the sight? and Who brings forth the living from the dead، and brings forth the dead from the living? and Who regulates the affairs? Then they will say: Allah Say then Will you not then guard) against evil (?) (saba/24)" is a exceptive disjunctive syllogism the verse "If Allah desire to take a son to Himself، He will surely choose those He pleases from what He has created Glory be to Him He is Allah، the One، the Subduer) of all (Az-Zumar/4)" is a philosophical conditional syllogism or a conditional categorical predication. This article studies various forms of conditional reasoning in the Holy Qur'an.
خلاصه ماشینی:
"وجه انتاج رفع مقدم در استثنایی اتصالی از سویی، منطقدانان تصریح دارند به این که در قیاس استثنایی اتصالی، فقط از وضع مقدم یا استثنای عین مقدم، بر وضع تالی و از رفع تالی یا استثنای نقیض تالی، بر رفع مقدم میتوان استدلال کرد اما استدلال از رفع مقدم یا استثنای نقیض مقدم، بر رفع تالی نیز استدلال از وضع تالی یا استثنای عین تالی، بر وضع مقدم صحیح نیست؛ زیرا ممکن است تالی أعم از مقدم باشد (ابنسینا، 1404، ج2، ص391؛ سهروردی، 1375، ج4، ص172؛ شهرزوری، 1383، ص254؛ حلی، 1412، ص384) و استدلال باید تنها بر اساس صورت استدلال انجام گیرد و ورود در مواد استدلال، یعنی نسبت میان موضوع و محمول در حملی و مقدم و تالی در شرطی، درست نیست؛ در حالی که دو حالت اخیر تنها با علم به تلازم تام میان مقدم و تالی که علم به ماده است، میتوانند منتج باشند (ابنسینا، 1404، ج2، ص391).
نیز در تفسیر آیه 4 سوره زمر «لو أراد الله أن یتخذ ولدا لاصطفی مما یخلق ما یشاء سبحانه هو الله الواحد القهار»، میگوید (طباطبایی، 1417، ج17، ص236): استدلال در این آیه، یک قیاس استثنایی اتصالی ساده است که در آن نقیض مقدم برای اثبات نقیض تالی، استثنا شده است؛ به این صورت: اگر خداوند اراده میکرد فرزندی داشته باشد، برای این کار، بعضی از مخلوقاتش را که خود میخواست برمیگزید، اما اراده اتخاذ فرزند از طرف خدا ممتنع است؛ زیرا او واحد قهار است."