چکیده:
اندیشه سیاسی- اجتماعی علامه طباطبایی با توجه به عمق و وسعتی که دارد می تواند راهگشای بسیاری از مسائل سیاسی دوره کنونی در جوامع مختلف باشد. یکی از مهمترین مبانی تفکر فلسفی علامه طباطبایی که اندیشه سیاسی- اجتماعی ایشان را متاثر ساخته است و به نوعی جهت نگاه علامه را تعیین می کند نظریه ادراکات اعتباری است. در این مقاله با توجه به اهمیت و ضرورت طرح اندیشه سیاسی- اجتماعی علامه و مبانی آن سعی شده است از سویی مبانی و مفروضات معرفتی اندیشه سیاسی علامه طباطبایی و از جمله مهمترین آن یعنی نظریه ادراکات اعتباری و از سوی دیگر به کارکرد این رویکرد در اندیشه سیاسی- اجتماعی یعنی نوع نگاه علامه به مسائل مختلف سیاسی جامعه از جمله منشا معضلات فکری- اجتماعی، انسان، جامعه، حکومت و وضع مطلوب آن، قانون، عدالت و اقتصاد پرداخته شود. نتیجه اینکه اندیشه سیاسی-اجتماعی علامه طباطبایی در پرتو نظریه ادراکات اعتباری از قابلیتهایی برخوردار است که در عین تمایز از اندیشههای نسبیگرا، فضای جدیدی را در عالم سیاست میگشاید و در کنار پایبندی به اصول ضروری اسلام، نتایج و کارکردهایی را در پی دارد که پاسخ بسیاری از مشکلات زمانه را مبتنی بر پذیرش تکثّر و تغییر ارائه مینماید. واژگان کلیدی: علامه طباطبایی، اندیشه سیاسی- اجتماعی، ادراکات اعتباری، حکومت، عدالت، قانون
خلاصه ماشینی:
نتیجه اینکه اندیشه سیاسی -اجتماعی علامه طباطبایی در پرتو نظریه ادراکات اعتبـاری از قابلیتهـایی برخـوردار است که در عین تمایز از اندیشه های نسبی گرا، فضای جدیدی را در عالم سیاسـت مـی گشـاید و در کنـار پایبنـدی بـه اصول ضروری اسلام، نتایج و کارکردهایی را در پی دارد که پاسخ بسیاری از مشکلات زمانه را مبتنی بر پذیرش تکثر و تغییر ارائه می نماید.
بر این اساس در این مقاله که از روش تفسیری و مراجعه به متن آثار علامه استفاده شده است تلاش گردیده است در چند بخش هم اندیشه سیاسی علامه طباطبایی و نگاه ایشان به مسائل مختلف قلمرو سیاست از جمله حکومت ، جامعـه ، عـدالت و اقتصـاد و بـه نـوعی پاسـخ علامـه بـه مسـائل سیاسـی اجتماعی ارائه گردد و هم مبانی معرفتی این اندیشـه سیاسـی بـا تاکیـد بـر نظریـه ادراکـات اعتباری مورد بررسی قرار گیرد.
علامـه در ایـن مـورد بـه اختصار می گوید: (همان ، بی تا: ٢٠٨) از این جهت علامه با توجه به بعد هم ثابت انسان و هم متغییر او در عین اینکه مفاهیم و مقولات اجتماعی را از جنس همین امور اعتباری عمومی یـا خصوصـی و در نسـبت بـین انسانها و بنابراین حاصل اراده آنها می داند اما دیدگاه مادی گرایی را که همه چیز را به امور مادی و صرفا ادراکاتی از من تعبیر می کنند را نقد و نفی می کند.