چکیده:
مطرح شدن افکار فمینیستی برای احقاق حقوق زنان در غرب، سبب شد که آنان گرایش فوق العاده ای به سمت جنس موافق داشته باشند. در پیدایش لزبینیسم عوامل روان شناختی و مشکلات اجتماعی و مسائل علمی جدید، هر سه در سبب شناسی هم جنس خواهی موثر هستند و هر کدام در جایگاه خود نقش موثری در پیدایش این پدیده ایفا می کنند. مقاله حاضر به بررسی عوامل موثر بر گرایش جنسی افراد و سبب شناسی این پدیده در عصر حاضر پرداخته و آن را از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار می دهد.
خلاصه ماشینی:
همجنسخواهی، هویت جنسی، هرزهنگاری، خشونت، لقاح مصنوعی، مهندسی ژنتیک <H3></H3> <H3>مقدمه</H3> پس از اینکه در جوامع اروپایی رنسانس علمی و فرهنگی رخ داد و موضوع برابری زنان با مردان مطرح شد، و جنبشی به نام فمینیسم اتفاق افتاد، اهداف این جنبش ابتدا جنبة دفاع از حقوق زنان را داشت، ولی پس از مدتی از این مسیر منحرف شد و متأسفانه به جای دفاع از حقوق زنان، چهرة ظلم بر زنان را تغییر دادند و شکل دیگری از ظلم را این بار به نام آزادی مطرح کردند، و مباحثی مطرح شد که در آنها، آزادی و برابری زنان در مقابل مردان مورد بررسی قرار گرفت و حق انتخاب شریک زندگی منحصرا به خود زن محول گردید که در این صورت، زن میتواند با هر که دوست دارد ازدواج کند و حتی حق دارد با همجنس خود هم همخوابگی داشته باشد و چنان در این امر پیش رفتند که آن را به صورت قانون رسمی در کشور خود تصویب کردند و نام آن را همجنسخواهی یا لزبین فمینیسم قرار دادند.
این مشکل جز با بازسازی افکار و ایدهها در جامعه امکانپذیر نیست، بنابراین، ضربالمثل انقلابیون ایرلند که میگوید: «کسانی که میخواهند خود را آزاد کنند باید خودشان اقدام کنند»، در مورد زنان آزادیخواه ـ به ظاهر ـ کرامتپسند غربی مصداق پیدا کرد و برای به دست آوردن کرامت و شخصیت خود، مبارزاتی علیه افکار فرودستی زن و فرادستی مرد انجام دادند و سرانجام «طبقه» ویژهای تشکیل دادند و سعی کردند دو جنس را کاملا از هم جدا کنند تا حق از دست رفته خود را بازپس گیرند؛ چون فمینیستها اعتقاد داشتند: تا زمانی که دو جنس را کاملا از هم جدا نکنیم، یا مردان را نابود نسازیم، به نظر میرسد که آنان باید همیشه در حال جنگ با یکدیگر باشند و زن فرودست باشد (همان، ص 64).