چکیده:
با آغاز خیزش های مردمی در خاورمیانه و شمال آفریقا، بسیاری از صاحب نظران معتقد به گذار رژیم های اقتدارگرا در منطقه به دموکراسی بودند، اما قدرت یافتن عواملی همچون حضور پر رنگ گروه های اسلام گرا مانند اخوان المسلمین، سر دادن شعارهای اسلامی، پیشینه قدرتمند روی کار آمدن حکومتی اسلامی پس از انقلاب 1357 در ایران، و حضور زنان محجبه با پوششی اسلامی پا به پای مردان، مباحث گذار را از اقتدارگرایی به مردم سالاری دینی سوق داد. در این پژوهش به بررسی نقش اساسی زنان در خیزش های بیداری در منطقه در جریان پروسه گذار به دموکراسی با رویکردی دینی می پردازیم. امروزه نقش زنان در اغلب فعالیت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بخصوص در تحولات اخیر در منطقه غیر قابل انکار است، اما عاملی که باید مد نظر قرار داد، تداوم مشارکت سیاسی زنان در جامعه حتی پس از خاموش شدن اعتراضات و تصویب اصلاحات در قوانین دولت های جدید در کشورهای عرب منطقه، با الگوبرداری از مشارکت زنان پس از انقلاب اسلامی در ایران است.
خلاصه ماشینی:
امروزه نقش زنان در اغلب فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بخصوص در تحولات اخیر در منطقه غیر قابل انکار است، اما عاملی که باید مد نظر قرار داد، تداوم مشارکت سیاسی زنان در جامعه حتی پس از خاموش شدن اعتراضات و تصویب اصلاحات در قوانین دولتهای جدید در کشورهای عرب منطقه، با الگوبرداری از مشارکت زنان پس از انقلاب اسلامی در ایران است .
اما زمانی که اعتراضات پایان مییابد و انتقال به رژیم جدید شروع میگردد، مسئلة اساسی این است که آیا به زنان برای ایفای نقش در ایجاد صلح و دموکراسی اجازه داده خواهد شد؟ این پژوهش درصدد بررسی نقش زنان به ویژه زنان جهان عرب در فرایند گذار به دموکراسی و تلاش آنان در جهت دستیابی به عدالت جنسیتی طی دوران گذار و پس از آن میباشد.
بنابراین، این سؤال مطرح است که آیا دموکراسی، رفاه زنان را ترویج میدهد؟ در حالی که بخش بزرگی از تحقیقات رابطه بین دموکراسی و رشد اقتصادی (Gerring et al, 2005: 64-323)، دموکراسی و لح جهان (Russett,1993)، دموکراسی و حقوق بشر (Mitchell et al,1988: 98-476) و دموکراسی و توسعه انسانی (Przeworski, 2000) را مورد بررسی قرار دادهاند، تحقیقات تجربی بسیار کمی به بررسی رابطه میان دموکراسی و برابری جنسیتی پرداختهاند.
5. عدالت جنسیتی در مباحث گذار در کشورهای جهان عرب به طور کلی میتوان گفت: تعهد قوی زنان در برابر دیکتاتوریهای منطقه، از ویژگیهای مشترک اعتراضات در این کشورها بوده است؛ چرا که خواستههای مشابهی همچون دموکراسی، احترام به حقوق بشر و برابری اجتماعی و جنسیتی در بین تمامی آنها مشترک بود.