چکیده:
پژوهش در حوزه قرائات قرآن کریم نشان میدهد مسأله «عطف» در زبان عربی، از دو جهت بر پیدایش اختلافهای قاریان اثرگذار بوده است. نخست آنکه انعطافپذیری پارهای از واژگان در عطف شدن یا نشدن به واژه پیشین، به اختلاف در تعیین اِعراب آن واژه میانجامد. از سوی دیگر، گاه قاریان بهرغم توافق در معطوف بودن یک واژه، در تشخیص «معطوف علیه» اختلاف داشتهاند؛ امری که به سبب خوانش متفاوت معطوف، به دو اِعراب مختلف منتج شده است. در این میان، مقاله حاضر بر آن است تا با کاوش در آیات مختلف قرآن، از الگوهای تکرارشونده اختلاف قرائت که متأثر از مسأله «عطف واژگان» میباشند، پرده بردارد. روش و شیوه تحقیق حاضر، استشهاد به اختلافات پدیدار شده میان قاریان قرآن است و دستاورد و نتیجه آن، آشکار ساختن نقش عطف در پیدایش وجوه قرائت میباشد.
خلاصه ماشینی:
٣ـ ﴿إن ربکم الله الذی خلق السماوات والارض فی ستة أیام ثم استوی علی العرش یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثا والشمس والقمر والنجوم مسخرات بأمره ﴾ (اعراف : ٧/ ٥٤)؛ در این موضع ، همه قاریان هفتگانه ، واژگان چهارگانه «الشمس والقمر والنجوم مسخرات » را منصوب خوانده اند و البته نصب «مسخرات » به تنوین جر است اما در قرائت ابن عامر، واژگان چهارگانه مزبور، مرفوع آمده اند (دانی ، ١٤٣٠، ص ١١٠).
٤ـ ﴿فأنزل الله سکینته علیه وأیده بجنود لم تروها و جعل کلمة الذین کفروا السفلی و کلمة الله هی العلیا﴾ (توبه : ٩/ ٤٠)؛ از قاریان هفتگانه در خوانش این آیه ، اختلافی گزارش نشده است (دانی ، ١٤٣٠، ص ١١٦)؛ اما اگر قرائت قاریان ده گانه ملاحظه گردد، از میان ایشان ، یعقوب ، «کلمة الله » ـ به نصب ـ و باقی ، «کلمة الله » ـ به رفع ـ خوانده اند (ابن مهران ، بیتا، ص ٣٧٠).
٥ـ ﴿فبشرناها بإسحاق و من وراء إسحاق یعقوب ﴾ (هود: ١١/ ٧١)؛ در آیه فوق ، قرائت ابن عامر، حمزه و عاصم در روایت حفص ، «یعقوب » ـ به نصب ـ است اما باقی قاریان هفتگانه ، «یعقوب » ـ به رفع ـ خوانده اند (دانی، ١٤٣٠، ص ١٢٥).
بدین شرح که قرائت عاصم در روایت حفص ، به نصب «الشمس » و «القمر» و به رفع «النجوم » و «مسخرات » است اما ابن عامر هر چهار واژه را مرفوع خوانده است و باقی قاریان هفتگانه ، هر چهار واژه را منصوب قرائت کرده اند که البته نصب «مسخرات » به تنوین کسر است (دانی، ١٤٣٠، ص ١٣٧).