چکیده:
زاگزبسکی از پیشگامان نظریه معرفت شناسی فضیلت است. از نظر وی دلایل ارسطو برای تفکیک فضیلت اخلاقی از فضیلت عقلانی صحیح نیست و همان تفاوتی که بین دو فضیلت اخلاقی وجود دارد بین یک فضیلت اخلاقی و یک فضیلت عقلانی نیز وجود دارد. بر اساس این نگرش به فضایل، فضایل عقلانی زیرمجموعه فضایل اخلاقی هستند. زاگزبسکی بر این باور است که تنها دلیل نظری مناسب برای تفکیک فضایل از یکدیگر عبارت است از اینکه هر کدام انگیزه بنیادینی دارند که از دیگری متمایز است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا به نقد و بررسی دلایل تفکیک فضایل بر اساس معرفت شناسی فضیلت زاگزبسکی پراخته ایم.
خلاصه ماشینی:
"تنها تفاوتی که می توان برای تفکیک آنها از یکدیگر بیان کرد عبـارت اسـت از اینکه انگیزه های فضایل عقلانی با مسائل مربوط به شناخت و معرفـت ارتبـاط دارنـد و فضـایل / اخلاقی دارای انگیزه های دیگری هستند.
نقد زاگزبسکی بر دیدگاه ارسطویی درباره تفکیک فضایل ارسطو دلایلی برای تمایز فضیلت اخلاقی از فضیلت عقلانی مطرح می کند که به ترتیـب به بیان آنها می پردازیم : ١- ارسطو در کتاب اخلاق نیکوماخوس از این تقسیم به وسـیله تجربـه تعـارض اخلاقـی درونی دفاع می کند، از نظر او تجربه نشان می دهد که عقل ما به نزاع با بخش دیگری از نفس می پردازد.
در مـتن دیگـری در اخلاق اودموس ارسطو این استدلال را مطرح می کند که فضایل بخش احساسی نفـس مسـتلزم کنترل صحیح لذت یا درد هستند: «استعدادها و حالت ها به وسیله احساسات تعریف می شوند و احساسات به وسـیله لـذت و درد از یکدیگر متمایز می شوند؛ بنابراین هم از این ملاحظات و هم از ملاحظاتی که قـبلا بیـان شد، نتیجه می شود که هر فضیلت اخلاقی همراه با لذت و درد است .
(2 از نظر زاگزبسکی هرچند ممکن است این سخن درسـت باشـد کـه بسـیاری از احساسـات همراه با لذت یا رنج قوی هستند و معمولا این درباره حالت های عقلی صادق نیست ، ولـی ایـن مطلب به عنوان توجیهی برای تفکیک فضیلت عقلانی از فضیلت اخلاقی کافی نیست .
او استدلال می کند تنها دلیلی که می توان برای تفکیک فضایل از یکدیگر مطرح کرد این است که هر یک از فضـایل اخلاقـی و عقلانـی دارای انگیزه های بنیادینی هستند که با دیگری متفاوت است ."