چکیده:
شاهنشاهی ایران در زمان هخامنشیان آنقدر گسترده شده بود که تا به مـصر رسـیده بـود و در اندیشه فتح سرزمین های دیگر بود. در این میان چون سرزمین یونان همـسایه دیـوار بـه دیوار ایران بود لذا درگیری بین این دو سرزمین اجتناب ناپـذیر بـود. در ایـن میـان آنچـه جالب توجه و مورد نظر است جنگ های داخلی یونان بود که نظر دولتمـردان ایـران را بـه خود جلب کرد و در پی اتخاذ سیاستی جدید افتادند. به طوری که اول یونانی ها یعنی آتـن و اسپارت به صورت داوطلبانه به دربار ایران در شوش و فرمانروانی های ایرانـی در آسـیای صغیر رفته و به نوبت تقاضای کمک می کردند. بدون این که خود بدانند دچـار چـه اشـتباه بزرگی می شوند، مداخله مستقیم ایران را در امور کـشورشان پذیرفتنـد. غافـل از ایـن کـه تفرقه های بین آنها در پس سیاست های ایران است که حفـظ منـافع کامـل ایـران را بـرای سالیان طولانی در پی خواهد داشت . در این پـژوهش تـلاش نگارنـده بـر آن اسـت تـا بـا استفاده از منابع تاریخی دست اول و مکتوب به نقش ایران در جنگ های پلوپونز بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"در نتیجه ایـن دو دولـت مـدام در حـال توسعه قلمرو خود و ضربه زدن به طرف مقابل بودند و در ادامـه راه اسـت کـه هـر دو طـرف به خصوص امپراتوری یونان در آسیای صغیر تحریکات لازم را به عمل آورده و در شورشهای آن منطقه نقش اصلی را ایفا کرده و ایران نیز با شیوههای دیپلماتیک خود در صدد پاسخ به این دشمنی ها بود.
از ایـن زمـان دولت ایران با کمک سکه های طلایی خود سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن را پیش گرفـت و در واقع شاه ایران با این شیوه جدید که یک شیوه دیپلماتیک نوین بود در زمان خود نه تنهـا در امور داخلی یونان دخالت کرد بلکه مملکت و مرزهای خود را از سرازیر شدن یونانی ها بـه ملت های زیر سلطه خود دور نگه داشت و ایـن سیاسـت همچنـان ادامـه داشـت تـا در زمـان داریوش دوم که او نیز به واسطه سیاست های خود نقش بانکدار بین المللی را ایفا مـی کـرد و بـا استفاده از مشاوران و طرحهای جدید خود دولت شهرهای آتن و اسپارت را به جان هـم مـی - انداخت و همانگونه که شروع این جنگ ها زیر نظر و با پشتیبانی دولت ایران بود، پایان آنهـا هم با نظر دولت ایران و سیاست ایران بود."