چکیده:
با ورود اسلام به شبه قاره هند و همزمان با تشکیل حکومت های مسلمان در آنجا مسئله تعلیم و تربیت به عنوان مهم ترین عامل رشد و گسترش فرهنگ اسلامی مطرح گردید و به موازات آن مدارس و مکان های آموزشی تاسیس گردید.در واقع تعلیم و تربیت در هند به دو دوره قرون وسطی و جدید تقسیم می شد.تعلیم و تربیت در قرون وسطی همانند سایر دنیای اسلام و ذینفع های عمده آن نخبگان بودند؛هر چند که اگر مقتضیات ایجاب می کرد این تعلیم و تربیت از طریق مدارس،مسجدها در دسترس کودکان طبقه عامه نیز قرار می گرفت.در دوره جدید تعلیم و تربیت در مسیر تازه ای قرار گرفت،اگر چه در این دوره شکل سنتی قرون وسطی تقریبا حفظ شده بود،اما نوگرایان برای داشتن تعلیم و تربیت صحیح و آشنا شدن مسلمانان با شیوه های غربی و اشاعه تفکرات خود مدارس و دانشگاه هایی را تاسیس کردند.در این پژوهش پس از بیان کلیاتی در مورد مدارس اسلامی،به بررسی تعلیم و تربیت مسلمانان در هند و نقش علما در توسعه مدارس اسلامی در هند پرداخته می شود.
خلاصه ماشینی:
com"/> تاریخ دریافت: ۳/۱۲/9۳ تاریخ پذیرش: ۲/۳/9۴ چکیده با ورود اسلام به شبهقارهٔ هند و همزمان با تشکیل حکومتهای مسلمان در آنجا مسئلهٔ تعلیم و تربیت به عنوان مهمترین عامل رشد و گسترش فرهنگ اسلامی مطرح گردید و به موازات آن مدارس و مکانهای آموزشی تأسیس گردید.
در دورهٔ جدید تعلیم و تربیت در مسیرتازهای قرار گرفت، اگرچه در این دوره شکل سنتی قرون وسطی تقریبا حفظ شده بود، اما نوگرایان برای داشتن تعلیم و تربیت صحیح و آشنا شدن مسلمانان با شیوههای غربی و اشاعهٔ تفکرات خود مدارس و دانشگاههایی را تأسیس کردند.
در اینجا برای آشنا شدن با تعلیم و تربیت مسلمانان در هند که به دو دوره تقسیم شده است پرداخت میشود: دوره قرون وسطی الگوی تعلیم و تربیت در قرون وسطی هند، همانند بقیهٔ دنیای اسلام بود وذینفعهای عمدهٔ آن نخبگان بودند؛ هرچند اگر مقتضیات ایجاب میکرد این تعلیم و تربیت از طریق مدرسه و مسجدها در دسترس کودکان طبقهٔ عامه نیز قرار میرفت این دوره با حمله محمود غزنوی به هند وگسترش اسلام در این منطقه آغاز شد.
او برخلاف رهبران مذهبی آن زمان هند، معتقد بود باید فرزندان مسلمان به مدارس انگلیسی بروند و مشغول تحصیل علم روز بشوند؛ زیرا که غربیها در این زمینه از مسلمانان پیشی گرفتند و همچنین علت عقبماندگی مسلمانان هند را بخاطر نداشتن آموزش و پرورش کافی میدانست چون از یک سو رهبران روحانی هند، مردم را از فرستادن فرزندان خود به مدارس غربی منع میکردند و از سوی دیگر مدارسی که جایگزین آنها باشد تأسیس نمیکردند.