خلاصه ماشینی:
"عبد الله 5شنبه 15 ذیحجه 1329 فدایت شوم رقیمجات شریفه مورخه بیست و سیم شهر شوال و هشتم ذیقعده به تاریخ یکشنبه یازدهم شهر جاری عز وصول ارزانی بخشید از سلامت مزاج مبارک جناب مستطاب اجل آقای معتضد الدوله و جنابعالی وجد و انبساط روحانی روی دادای وقت تو خوش که وقت ما کردی خوش-از احوالات اینجانب بخواهید حمد خدای را صحت و سلامتی موجود است از اخبار این شهر بخواهید اگر بخواهم مفصلا شرح بدهم مثنوی هفتاد من کاغذ شود بنابراین بطور اختصار مجملی از مفصل را شرح میدهم پس از شکست اول سالار الدوله دوستان صمیمی او خدعه نموده ظاهرا تلگراف تملق به سرداران عظام و نیابت سلطنت و وزارت داخله و مجلس مقدس نموده بعد از رسیدن جواب و مرحمت فرمودن عفو عمومی از طرفی سردار اجلال و امیر مقتدر را از طرف خودشان به سمت همدان نزد سرداران عظام فرستادند از طرف دیگر قاصد نزد سالار الدوله روانه نمودند وجدا در مقام همراهی سالار- الدوله و مخالفت با دولت و ملت برآمدند دو روز بیش نگذشت که مشهدی حسن درصدد گرفتاری محتشم الدوله برآمد مشار الیه نیز وقت را غنیمت دانسته به سمت عتبات عالیات حرکت نمود بعد از حرکت محتشم الدوله فرخ خان که نیابت بلوک را به او نمیدادند به مقر حکومت جلوس نمود و سالار همایون را مأمور اخذ وجوه گمرک نمود رئیس از دادن وجه جدا امتناع نمود سالار همایون بیحیائی را به جائی رساند که رئیس اعلان تعطیل گمرک را نمود یکروز گمرک تعطیل شد پس از آن قرار بر این شد که عایدات گمرک تحویل بانک شود و دو طغرا قبض دریافت نمایند یکی نزد رئیس گمرک دیگری نزد فرخ خان ضبط باشد که هروقت سالار الدوله فتح نمود و با کمال قوه و قدرت وارد کرمانشاه شد وجوه موجوده بانک را به سالار الدوله بدهند به این تدبیر آنها ساکت شدند."