خلاصه ماشینی:
"ادب و هنر ماه عشیره اسماء خواجهزاده در میان خیمهها ولولهای برپاست؛ گویی قاصدی، پیامی برای عباسبن علی(علیه السلام) آورده است، همقبیلهای به رسم خویشاوندی اماننامه آورده است برای عباس!
*** قلب سپاه که نه، قلب حسین(علیه السلام) تویی که بر دامان باد میتپی و نگاهها، دل سوی تو روانه کردهاند در این کارزار ایمان و فتنه؛ نگاه قومی که به جنگ فرزند رسول خدا(صلیالله علیه و آله) آمدهاند و اکنون نمیدانند مدهوش تو بمانند یا حیران حیرانی خویش از این رزمآوری که پیش چشمان تاریکشان به تصویر میرود؛ آنچنان مدهوش که نمیدانند شمشیر، سرهاشان را به سمت قبله نگاه تو بر زمین فرو میافکند و رو به قبله تو، به سمت آتش میشتابند.
هراس، حتی از نیزههاشان بر زمین تفتیده سرریز شده است، پیمانشکنانی که خود خوب میدانند یارای جنگ با تو را ندارند؛ تو که از کودکی رزم آموختهای و دلاوری را در محضر والاپدری چون علی(علیه السلام) و اکنون بنیانشان را در هم لرزاندهای!"