خلاصه ماشینی:
"اینکه در بخش پنجم به بازنگری برداشتهای خود از بخشهای چهارگانه میپردازیم و آنها را در هنگامههای سلامت و بیماری به پرسش میگذاریم و در جستجوی دانش تازه آزادی درمانی بر میآئیم: پرسشها: آیا آزادی را میتوان محور و معیاری برای سلامت و بیماری دانست؟ و با تکیه به درجاتی از آزادی به شناخت و دسته بندی بیماریها پرداخت؟ در اندیشههای فلسفی، آموزشی و پرورشی چه نشانههائی از آزادی را میتوان در پژوهشها، درمانها و تشخیصهای بالینی به کار برد؟ آزادی چگونه، در کارآئی روشهای درمان، ارزشمند بودن دادههای پژوهشی و بالا بودن معیارهای تشخیص اثر میگذارد؟ آزادی همان سلامت است: در فضاهای فلسفی و هستی گرایانه ژان پلسارتر آزادی با استحکام و جامعیت فرآیندهای درونی هنگامههای بالینی سازش دارد:هر تلاش پژوهشی، تشخیصی و درمانی برای درمانگر و درمانجو یک پروژه است و پروژه در خودخواستگی، انگیزه داشتن و هدفمند بودن تحقق مییابد و اینهمه با بود و نبود آزادی ممکن میشود آزادی تلاش بودن است.
هرچه شرایط تضمینکننده آزادی برای درمانگر و درمانجو افزایش یابد امکان نقل و انتقالهای عاطفی میان آن دو بیشتر میگردد:هریک با دورترین تجربهها و ظریفترین و ناآگاهانهترین اوهام، امیال، احساسها، ادراکها، رفتارها و آرزوها با دیگری ارتباط برقرار و او را در مجتمعهای روان فضائی گذشتههای دور و نزدیک خود قرار میدهد و با تمام عادات، ارزشها و تجربههای تلخ و شیرین در برابرش قرار میگیرد و با تمام هستی بدادوستد پایاپا، ساختن و ساخته شدن میپردازد، فضاهای بالینی وقتی سلامت بخش است که بتواند تلاشهای آفریدن و آفریده شدن را در درگیریها و روابط آگاهانه و آزادانه درمانگر و درمانجو در اختیار بگیرد و از نابود شدن یکی در دیگر جلوگیری کند، سلامت و تعادل را به آنها بازگرداند و از سلطه اضطراب آلود اوهام و تمایلات سرکش جلوگیری نماید."