خلاصه ماشینی:
([ألم تر إلی الذی حاج إبراهیم فی ربه أن آتاه الله الملک إذ قال إبراهیم ربی الذی یحیی و یمیت قال أنا أحیی و أمیت قال إبراهیم فإن الله یأتی بالشمس من المشرق فأت بها من المغرب فبهت الذی کفر و الله لا یهدی القوم الظالمین])( 2 )؛ «آیا از [حال] آن کس که چون خدا به او پادشاهی داده بود [و بدان مینازید و] با ابراهیم دربارة پروردگارش محاجه [می]کرد، خبر نیافتی؟ آنگاه که ابراهیم گفت: "پروردگار من همان کسی است که زنده میکند و میمیراند.
«لا تکن ممن یرجوا الاخرة بغیر العمل و یرجی التوبة بطول الامل، یقول فی الدنیا بقول الزاهدین و یعمل فیها بعمل الراغبین( 4 )؛ از کسانی مباش که بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است و توبه را با آرزوهای دراز به تأخیر میاندازد، در دنیا چونان زاهدان سخن میگوید، اما در رفتار همانند دنیاپرستان است».