خلاصه ماشینی:
"هنر و ادب جرعه جرعه معرفت سرایی برای محک زدن نشستهای رو به رویم که چرا آمدهام؟ که چرا میروم؟ به کجا میروم؟ این آمدن و رفتن به چه هدف؟ میان همة پاسخها، یک پاسخم امتحان عبودیت و بندگی و رسیدن به کمال است که دنیا جایگاه اصلی و همیشگی من و تو نیست؛ که دنیا معبریست برای عبور؛ برای رسیدن به مقصد؛ که اینجا باید امتحان شوی و آزمایش تا در سرای باقی نتیجه انتخابت را دریابی؛ خوب یا بدش را ...
؛ که اینجا سرای امتحان است و محک و آزمایش ...
که دنیا سراییست که نمیتوانی از آن به سلامت بروی، مگر با تقوا؛ دنیا سراییست که نمیتوانی از کارهایش نجات یابی، مگر با تقوا؛ که دنیا سرای آزمایش است که آنچه را از آن برای آن برگیری؛ از کف میدهی و بر همان مؤاخذه میشوی و آنچه از آن برای غیر آن برگیری، برایت ماندگار میشود..."