خلاصه ماشینی:
"به جای اینکه از سنگ استفاده کند، به کارگران گفت که دیوارها را با سیمان قرمز و سفید و به صورت متناوب به شکل لوزی درست کنند که از دور بسیار زیباتر از سنگ بود، به همین دلیل خیلیها میگفتند که اینها خانهشان تشریفاتی است؛ در حالی که در واقع مصالحی که به کار برده بودیم سیمان ساده بود.
به محض اینکه کسی غیبت میکرد، اخم میکرد و میگفت: «حرف دیگری نیست بزنیم؟ اگر حرفی ندارید، بروید دنبال کاری یا مطالعه کنید.
در اولین نماز جماعتی که به امامت آقای بهشتی در مسجد هامبورگ خوانده شد، سه هزار نفر شرکت کردند که برای همه عجیب بود.
مهمترین ویژگی آقای بهشتی این بود که از مرگ نمیترسید و همیشه به ما میگفت: «از مرگ نترسید و مرا هم نترسانید.
او از سن 18 سالگی و از زمان آیةالله کاشانی، در همه تظاهرات شرکت میکرد و هرگز هم فکر نکرد که میترسم و از خانه بیرون نمیروم."