چکیده:
از انواع ادبیات در تمدن اسلامی، عجایب نگاری است. نگارش اطلاعات شگفت انگیز سرزمی نها در متون جغرافیایی همزمان با آغاز جغرافیانگاری وصفی، سبب شد تا این گونه اطلاعات مورد توجه نویسندگان مختلف قرار گیرد. سپس با توجه به عوامل مختلف مانند اقبال عامه مردم به این گونه اطلاعات، عدم انس و الفت نویسندگان با پدیده های مختلف که خیال پردازی های آنها را نیز در پی داشت به همراه استفاده از انواع ظرافت های ادبی مانند اغراق و حقیقت نمایی سبب شد تا عجایب نگاری در سطح گسترده رایج گردد. به تدریج عجایب نگاری به متون مختلف راه پیدا کرد و سرانجام در متون مستقل (عجایب نگاری ها) انسجام یافت. پژوهش حاضر با روش تاریخی و شیوه توصفی - تحلیلی به بررسی سرچشمه ها، سیر تاریخی و مراحل تطور عجایب نگاری ها در تمدن اسلامی پرداخته است و از این طریق سه دوره آغاز و شکل گیری (قرون 3 و 4ق)، اوج و شکوفایی (قرون 5-8ق) و زوال و افول (قرن هشتم به بعد) را برای سیر تاریخی عجایب نگاری های اسلامی معرفی کرده است.
خلاصه ماشینی:
"می توان به نظر مسعودی درباره علت رواج این گونه باورها در بین اعراب جـاهلی اسـتناد کرد که می گوید: «آنچه عربان در این باب آورده و خبر داده اند درنتیجه تنهایی در بیابان ها و دره ها و راه پیمایی در صحراها و بیابان های هول انگیز به نظرشان آمده است ، زیرا وقتی انسـان در این قبیل جاها تنها باشد، اندیشه می کند و چون اندیشه کرد، بترسد و بیمناک شود و چون بیمناک شود اوهام پوچ و خیالات موذی سودایی در او نفـوذ کنـد و صـداهایی بـه گـوش او رساند و اشخاصی را به نظر او نمودار کند و چیزهای محال در خاطرش اندازد، چنانکه برای مردم وسواسی رخ دهد که محور و اساس آن نادرستی تفکر و آشـفتگی و خـروج اندیشـه از روش درست و راه صحیح است ، زیرا کسی که تنها به بیابان ها و صحراها رود از تسلط اوهام نادرست که در خاطرش نفوذ کرده ، بیمناک شود و انتظار خطر برد و اندیشه مـرگ کنـد و حموی ، همان ، ج ١، صص ٤٠١-٤٠٢؛ آلوسی ، همان ، ج ١، ص ٢١٣؛ احمدبن محمدبن اسحاق ابـن فقیـه (١٤١٦ق )، البلـدان، بیروت : عالم الکتب ، ص ٢١٢.
٤ مهـم تـرین ویژگـی ایـن دوره از سـیر تـاریخی عجایب نگاری در تمدن اسلامی ، پراکندگی این نوع اطلاعات در متون مختلف است ، به همین دلیل تألیف کتاب هایی در زمینه تـاریخ طبیعـی (بـا موضـوعات زمـین شناسـی ، کـانی شناسـی ، ١ محمدبن سعد(ابن سعد) (١٤١٠)، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، ج ٧، بیروت : دارالکتب العلمیه ، ص ٢٨٦.
این سنت نوشتاری در شرق جهان اسـلام بعـد از قزوینـی توسط افرادی مانند شیخ آذری طوسی (قرن نهم هجری ) در کتـابی بـا عنـوان غرائـب الـدنیا و عجائب الاعلی ١، سلطان محمدبن درویش با نوشتن کتاب مجمع الغرائب ٢ ادامه یافـت و بعـدها فردی به نام پیشاوری نیز بین سال های ١١٣١ تا ١١٦٥ ق کتابی با عنوان نگارسـتان عجایـب و غرایب نوشت ٣ اما آنها فقط به تکرار مطالب پیشـینیان اکتفـا کردنـد."