چکیده:
نمونههای اولیهای در زندگی واقعی هر نویسنده وجود دارد که به نوعی ذهن وی را برای آفرینش یک یا چند شخصیّت برمیانگیزد. نویسنده با استفاده از این ابزارها و مواد خام و نیز نیروی تخیّلش دست به خلق کاراکترهای داستانیاش میزند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به تعیین پروتوتایپهای رمانِ «زمستان 62» از «اسماعیل فصیح» و «زمین سوخته» از «احمد محمود» بپردازد. برای رسیدن بدین منظور، ابتدا شخصیّتهای اصلی و فرعی رمانها مشخّص و از لحاظ ساختاری تحلیل میشوند. پس از آن نوع پروتوتایپ مشخّص و در عین حال با هم مقایسه میگردند. برآیند تحقیق نشان از آن دارد که «اسماعیل فصیح» در آفرینش آدمهای داستانیاش در «زمستان 62» از پروتوتایپهای «طبقاتی» و «پروتوتایپ در زندگی خصوصی نویسنده» استفاده نمودهاست. «احمد محمود» در خلق کاراکترهای رمانش در «زمین سوخته» از پروتوتایپهای «طبقاتی» و «تاریخی» بهره بردهاست. هر دو نویسنده در خلق شخصیّتهای داستانیشان از «پروتوتایپ طبقاتی» استفاده کردهاند. با این تفاوت که آنها گروههای مختلف اجتماعی را انتخاب نمودهاند. «فصیح» طبقۀ روشنفکر و تحصیلکرده و «احمد محمود» گروهها و طبقات آسیبپذیر جامعه را در دوران «جنگ» به عنوان پروتوتایپ کلی اثر خود برگزیدهاند. آنها تلاش کردهاند؛ تا در وجود یک یا چند شخصیّت رمان خود، ویژگیهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و روانی این گروهها را به تصویر بکشند.
There are some primary models in real life of each author, which on some levels motivate his mind to create an artwork. Through using these primary models and his imaginative mind, the author creates characters. In this study, the prototypes of two novels, i.e. Zemestan62by Ahmad Mahmoud and Zamin Soukhte by Ismael Fasih, will be specified in a descriptive-analytical method. Firstly, the main and minor characters will be identified and structurally analyzed. Then the type of prototypes will be specified and compared with each other. Results show that Ismael Fasih created his characters in Zemestan62by using classified and private life prototypes. Ahmad Mahmoud, on the other hand, in creating his characters in Zamin Soukhte used classified and historical prototype. Both authors in creating story characters used leveled prototyped with the difference that they have chosen different social groups of people. Fasih in his Zemestan62used intellectual and educated social class people. On the other hand, Mahmoud illustrated vulnerable groups of the society during war time. They have tried to illustrate social, political, economic, and mental qualities of these classes in their characters.
خلاصه ماشینی:
بررسی و مقایسۀ پروتوتایپ در رمان های «زمین سوخته » و «زمستان ٦٢» (علمی-پژوهشی) رقیه وهابی دریاکناری ١، علیاکبر عطرفی ٢، حسین فقیهی 3 چکیده نمونه های اولیه ای در زندگی واقعی هر نویسنده وجود دارد که به نوعی ذهن وی را برای آفرینش یک یا چند شخصیت برمیانگیزد.
این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به تعیین پروتوتایپ های رمان «زمستان ٦٢» از «اسماعیل فصیح » و «زمین سوخته » از «احمد محمود» بپردازد.
نویسنده برای آفرینش آدم های داستانیاش کاملا آزادانه عمل میکند؛ اما در این میان سؤالاتی برای خواننده پیش میآید: آیا منشأ شخصیت آدم های داستانی نویسندگان ، تنها از تخیل آنان سرچشمه میگیرد؟ روند خلاقیت ادبی و چگونگی تبدیل مادة خام در ذهن نویسنده به شخصیت های ادبی چیست ؟ تعریف : نمونه های نخستینی که به گونه ای ذهن نویسنده را برای آفرینش یک یا چند شخصیت برمیانگیزند و به او مواد خام لازم برای خلق آنها را میدهند، پروتوتایپ (Prototype) است .
سؤالات بنیادی که مقاله بر مبنای آنها نگاشته شده ، شامل موارد زیر است : منابع الهام نویسندگان در آفرینش شخصیت های داستانیشان چیست ؟ به عبارت دیگر، نمونه های اولیه ای که به نوعی ذهن این نویسندگان را برای خلق کاراکترهای داستانیشان تحریک نموده اند، چیست ؟ آیا تفاوت و شباهتی در استفاده از نمونه های اولیه در بین نویسندگان وجود دارد؟ هدف ازگزینش این پروتوتایپ هاچیست ؟ در واقع نویسنده در پی بیان چه مواردی است ؟ ١-٢- پیشینۀ پژوهش در مورد نقد آثار «اسماعیل فصیح » و «احمد محمود» تاکنون پژوهش های نسبتا خوبی انجـام گرفته است ؛ البته اغلب آنها تنها به تحلیل ساختاری رمان پرداخته اند.