چکیده:
عدم کارآیی و ناعادلانه بودن نظام پرداخت یارانهها در کشور در طی سالهای متمادی، موجب گردید دولت از سال 1389، قانون هدفمندسازی یارانهها را عملیاتی نماید، که در طی آن سهم خانوارهای فقیر از یارانه دولت افزایش یابد. مطالعه حاضر با استفاده از دادههای در سطح خرد خانوار در دوره 1384 تا 1393 و تکنیک رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط از طریق روش FGLS به بررسی اثر هدفمندی یارانهها بر ترکیب مصرفی خانوار پرداخته است. نتایج مطالعه نشان میدهد که در طول دوره مطالعه، سهم مخارج ضروریتر در سبد مصرفی خانوارها افزایش، و بنابراین براساس تئوری انگل، رفاه خانوارها کاهش یافته، همچنین متغیر مجازی یارانه و متغیر یارانه ماهانه دریافتی در میان همه گروههای کالایی، بیشترین اثرگذاری را بر روی سهم گروه خوراک و غذای خانوارها از کل مخارج آنان داشته، و یکی از دلایل کاهش رفاه خانوارها، افزایش بیشتر قیمتهای نسبی نسبت به افزایش درآمد ناشی از یارانهها بوده، از آنجا که بر اساس مطالعه حاضر، در بین تمامی عوامل تأثیرگذار بر روی رفتار مصرفی خانوارها در تخصیص بودجه میان گروههای کالایی، عامل درآمد دائمی بیشترین اثرگذاری را داشته، لذا هدف اصلی سیاستگذار می باید به جای افزایش اسمی یارانه نقدی از طریق سیاستهای تورمزا، بر روی افزایش سطح واقعی درآمد دائمی خانوارها معطوف گردد.
Inefficiency and injustice of subsidy system in Iran over the years induced the government to implement targeted subsidy law since 2010. As a result، the share of poor households receiving government subsidies decreased. Utilizing the micro-data of Households’ Income and Expenditure Surveys (HIES) from 2005 to 2014 and applying seemingly unrelated regression(SUR) technique through feasible generalized least squares (FGLS) method، this study examines the effect of targeting subsidies on households’ consumption combination. The results show that the shares of necessary goods in households’ expenditure have increased. According to Engle theory، these indicate reductions in households’ welfare. In addition، the “subsidy” dummy variable has the most effect on food expenditure share among different goods groups. One reason for the welfare reduction is higher increase in relative prices compared to increase in income due to subsidy. Since، the permanent income is of the highest effect on allocation of households’ budget among different goods groups; therefore، policy makers should focus on increase in the households’ real permanent income instead of inflationary policies، which increase nominal cash subsidies.
خلاصه ماشینی:
تغييرات واقعي مصرف خانوارها )درصد( (به تصویر صفحه رجوع شود) مأخذ: محاسبات تحقيق براساس دادههاي بودجه خانوار مرکز آمار ايران با توجه به جدول )١( ميتوان گفت به دليل بالتر بودن نرخ تورم سالنه اغلب گروههاي کاليي نسبت به رشد اسمي سالنه مخارج صورت گرفته توسط خانوارها، علوه بر اينکه کيفيت سبد مصرفي خانوارها پس از هدفمندسازي يارانهها با تنزل مواجه گرديده است، حتي خانوارها درمورد ضروريترين گروه کاليي موجود در سبد مصرفيشان يعني گروه خوراک و غذا، انقباضي عمل نموده اند و بنابراين ، پرداختهاي نقدي همگاني در قالب قانون هدفمندسازي يارانهها نيز قادر نبوده است تا کمک چنداني به بهبود وضعيت رفاهي و معيشتي خانوارها کند.
نکته حائز اهميت در مطالعه حاضر، اين است که در آن، براي بررسي مخارج خانوار، از دادهها و اطلعات ١٢ جزء بخش هزينه بودجه خانوار مرکز آمار استفاده شده و مخارج مسکن، آب و سوخت خانوار نيز، ذيل اين بخش )جزء چهارم( قرار ميگيرد که مخارج مسکن خانوار دربردارنده اطلعات مربوط به مخارج اجارهبهاي محل سکونت خانوار )نه سرمايهگذاري در بخش مسکن و ساختمان( است و بنابراين، سرمايهگذاري خانوار و خريدوفروش در بخش مسکن ذيل مخارج مسکن خانوار قرار نميگيرد و بهصورت جداگانه در جزء چهاردهم بخش هزينهها )بخش سرمايهگذاري خانوار( مورد بررسي قرار ميگيرد، لذا ميتوان گفت ازآنجاييکه مسکن براي خانوارها کاليي ضروري قلمداد ميشود، افزايش سهم مخارج مسکن طي دوره ١٣٠٤ تا ١٣٠٠، نشاندهنده آن است که خانوارها سهم بيشتري از مخارج خود را به اجارهبهاي محل سکونت خود اختصاص دادهاند که ميتواند ناشي از افزايش اجارهبهاي مسکن در اين دوره باشد و يا به علت بهبود نسبي وضعيت معاش خانوارها و سکني گزيدن در خانههايي با اجارهبهاي بالتر باشد، اما با توجه به اين نکته که کاهش سهم خوراک از سبد مصرفي خانوار طي اين دوره قابلتوجه بوده و خوراک خانوار نسبت به مسکن، کالي ضروريتري محسوب ميشود و داراي کشش درآمدي پايينتري نسبت به آن بوده، در اين دوره وضعيت رفاه خانوار بهبود يافته است و خانوارها سهم گروه کاليي خوراکي را از مخارج خود کاستهاند تا بتوانند به خانههايي با اجارهبهاي بالتري دست پيدا کنند.