چکیده:
فروپاشی نظام قدیم مصر و حکومت سی ساله حسنی مبارک ، این امید را در دل انقلابیون به وجود آورد
که اهداف و شعارهای انقلاب ژانویه 2011، دست یافتنی هستند. حرکت به سوی فرایندهای مسالمت آمیز انتقال قدرت و برگزاری انتخابات آزاد، از جمله این اهداف بود که با انتخاب محمد مرسی از حزب اسلام گرای اخوان المسلمین به مقام ریاست جمهوری از سوی مردم، محقق شد؛ با این حال، رئیس جمهوری منتخب مردم، پس از یک سال با مخالفت بخش عمده ای ازجامعه، روبه رو شد و در این میان، ارتش به عنوان سازمان یافته ترین نیروی سیاسی موجود، وضعیت پیش آمده را موقعیتی مناسب برای بازیابی و تحکیم قدرت از دست رفته خود دید و سرانجام با پوشش حمایت مردمی به کودتا دست زد؛ حال، این پرسش پیش می اید که «دلایل و زمینه های جامعه شناختی سقوط زودهنگام دلت قانونی اخوان المسلمین و روی کارآمدن دولت نظامیان در مصر چه بود؟»؛ پژوهش حاضر می کوشد از منظر جامعه شناسی سیاسی و با بهره گیری از نظریه جول. اس. میگدال( جامعه شبکه ای، دولت ضعیف)، ضمن قرار دادن دولت در بطن جامعه و در نظر گرفتن رابطه بازتابی و همکنشی دولت و جامعه، سیاست ها و عملکرد دولت مرسی و همچنین، دلایل سقوط وی را بررسی کند. روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علی و روش اجرای آن نیز، کتابخانه ای - اسنادی است.
خلاصه ماشینی:
"در انقلابها احساس، عواطف و شتابزدگی، بر ادراک، برنامهریزی و تعقل، مقدماند و در این شرایط، سرعت بر تدریج برتریدارد و درنهایت، رسیدن به هدف در این شرایط، هر وسیلهای را توجیهمیکند؛ انقلاب مصر نیز از این قاعده مستثنی نبود؛ اما اشاره صرف به سرشت انقلاب و نیروهای سیاسی- اجتماعی شرکتکننده در آن، بهتنهایی نمیتواند رویدادهای مورد نظر را تبیینکند؛ بر این اساس، پرسش اصلی پژوهش حاضر، این است که «چرا دوره حکومت اخوانالمسلمین به رهبری محمد مرسی در مقام نخستین رئیس¬جمهور منتخب مردم، کوتاه بود و درنهایت، ارتش، آن را با حمایت بخشی عمده از جامعه مصر سرنگونکرد؟»؛ در وهله نخست میتوانگفت که دولت نوپای اخوانالمسلمین با انبوهی از مشکلات، مانند «وجود دستگاه قضایی قدرتمند، ارتش سازمانیافته و حرفه¬ای، نیروهای اپوزیسیون بهویژه بقایای نیرومند رژیم سابق در دستگاه حکومتی، مشکل اسلامیسم اخوانی و سلفی¬ها با هم و این دو با سکولارهار، برگزاری رفراندوم قانون اساسی و معضلی به نام «تله قانون اساسی»، وضعیت اقتصادی اسفبار و مشکلات مربوط به سیاست خارجی و جامعه جهانی» روبهرو بود؛ بااینحال، ازآنجاکه پژوهش پیش رو، بر این باور است که فهم ماهیت و عملکرد دولت در هر جامعه¬ای به فهم ساختار و ماهیت جامعه¬ای که دولت، تنها بخشی از آن است، بستگیدارد، فرضیه پژوهش با الهام از نظریه میگدال، عبارتاست از اینکه مقاومت جامعه شبکهای (قدرتمند) مصر ازیکسو و فقدان اراده یا توانایی دولت (ضعیف) مرسی ازسویدیگر برای محققساختن مطالبات متعارض این جامعه شبکه¬ای ، دلیل اصلی سرنگونی دولت اخوانالمسلمین پس از انقلاب ژانویه 2011 بوده¬است."