چکیده:
پیشرفت روزافزون علم پزشکی افقهای جدیدی را فراروی بشر نهاده و امکان اعمال شیوههای نوین در درمان افراد را ایجاد نموده است. یکی از مسائل نوظهور در عرصه پزشکی امکان پیوند عضو حیوان به انسان است که با توجه به کمبود اعضای پیوندی، میتواند گرهگشای بسیاری از مشکلات باشد. نوشتار حاضر با اتخاذ شیوه توصیفی ـ تحلیلی و در پژوهشی مسئلهمحور، به بررسی چنین شیوهای از دو منظر علم پزشکی و فقه پزشکی پرداخته و با تحلیل و نقد مشکلات فراروی آن به این نتیجه رسیده است که اتخاذ چنین شیوهای در درمان افراد بلااشکال است. نتایج تحقیق نشان میدهد دانشمندان علم پزشکی توانستهاند با کشف برخی داروها و تحقیقات و آزمایشهای متعدد تا حد بسیار زیادی مشکلات این نوع پیوند را مرتفع سازند. از منظر فقهی نیز با توجه به اصولی از قبیل مدلول قاعده لاضرر و به حکم قاعده «الضرورات تبیح المحظورات» چنین پیوندی جایز و مشروع است.
خلاصه ماشینی:
"همچنین در این زمینه میتوان به مدلول اصل ضرورت نیز استناد نمود، زیرا تردیدی نیست که وجود ضرورت میتواند سبب جایز شدن کاری شود که بدون آن و در شرایط عادی جایز نیست ؛ چرا که پیوند عضو حیوان به انسان ضرورتی است که با عنایت به کمبود اعضای پیوندی، انجام آن ضروری و لازم به نظر میرسد.
اگر تا دیروز اعضای اجزای بدن حیوانات نجس العین و حتی خود این حیوانات به لحاظ متفاوت بودن کیفیت استفاده از آن ها که محدود به اکل آن ها بوده و یا اینکه اساسا مثل سگ درنده فاقد استفاده جلوه می نمود، امروزه موضوع تبدل واقعی یافته است و بالطبع حکمی هم که بر این موضوع بار میگردد، متفاوت خواهد بود و بیجهت نیست که اغلب فقهای عظام فعلی به جواز استفاده از حیوان در امر پیوند اعضا به انسان حکم داده اند (مکارم شیرازی، ١٤٢٢: ٣٣٤؛ اردبیلی، ١٤١٢: ١٥٠؛ صافی گلپایگانی، ١٤١٥: ٧٨؛ فاضل لنکرانی ، ١٣٧٥: ١٧٦؛ گلپایگانی، ١٣٦٨: ٤٨٧؛ موسوی بجنوردی، ١٣٧١: ٤٥٥؛ خویی ، ١٣٧٠: ٥٦١ و ...
هیچ گونه تردیدی از نظر فقهی در جواز پیوند عضو از حیوان به انسان ، حتی حیوان نجس العین وجود ندارد؛ به دلیل قاعدٔە لاضرر، لاحرج ، اضطرار و همچنین به دلیل حلول روح انسانی در عضو پیوندی و عضو بدن انسان شدن بعد از پیوند، و به دلیل اینکه اکثر موارد پیوند، اعضای باطنی بدن انسان است که طهارت در آن ها برای نماز واجب نیست ."