چکیده:
موضوع پژوهش، محورهای سهگانه آیندهپژوهی (ابعاد زمانی، اجزا و ارکان) است. در ابتدا بر مبنای «هرمنوتیک»، به تاریخ فلسفه غرب پرداخته میشود که در آن «حقیقت» سه مرحله را طی کرده است؛ حقیقت افلاطونی، کانتی و نیچهای. این سه، طیفی با دو کرانه مطلق و یک ناحیه میانی را تشکیل میدهند. در سه ناحیه آینده «ذهنی، بِینی و عینی» و سه رویکرد «نظری، نظری-عملی و عملی» ماتریسی 3*3 شکلگرفته و چینش پانزده حوزه مطالعات آینده، که همگی بهعنوان زیرمجموعه «آیندهاندیشی» به شمار میآیند، سامان مییابند. هدف؛ معرفتشناسی حوزههای مطالعات آینده است. در ادامه، با تبیین ارتباط آیندهاندیشی با مدیریت و رهبری، جایگاه آیندهاندیشی در ساختارهای سازمانی و سیاسی تعیین میشود. دو نقش آیندهاندیشی (حلقه مفقوده مدیریت و رهبری)؛ نقش همگرا ساز و نقش هم راستاساز است. جایگاه آیندهاندیشی در ساختارهای سازمانی و سیاسی، ماورای مدیریت و قوای سهگانه (مجریه، مقننه و قضاییه) و مادون رهبری است. درنهایت با تمایز «آینده آیندهپژوهی» و «پساآیندهپژوهی»؛ سیر روند برنامهریزی، آیندهپژوهی و پساآیندهپژوهی طرح میشود. برنامهریزی، ماهیتی مدیریتی و سیاسی؛ آیندهپژوهی، ماهیتی اجتماعی و جامعهشناسی و پساآیندهپژوهی، از ماهیتی حاکمیتی و سیاسی برخوردار است. هدف غایی آیندهپژوهی، آینده آیندهپژوهی (حلقه واسط مابین آیندهپژوهی و پساآیندهپژوهی) و پساآیندهپژوهی به ترتیب عبارت است از ساختن جامعه آرمانی، جهانی ساختن آن و ساختن حکومت آرمانی جهانی.
Thesubject of research is three axes of futures studies (time dimensions, bases and elements). The starting point is to review hermeneutically the history of West philosophy regarding the three phases of truth: Plato, Kant and Nietzsche truth. These three types of truth are forming a spectrum with two absolute extremes and intermediate area. Futures studies is also consist of three future types (objective, middle and subjective) and three future approaches (theoretical, theoretical-practical and practical), forming a 3*3 matrix with 15 future studies areas, called together futures thinking. The purpose is the epistemology of futures studies areas. Explaining the interrelationship of futures thinking with management and leadership, the position of futures thinking in organizational and political structures is determined. Two functions of futures thinking (missing link of management and leadership) are converging and paralleling. The position of futures thinking in organizational and political structures is beyond of management and administration, judiciary and legislation and inferior of leadership. Finally, the development line of planning, futures studies and post futures studies is specified to distinguish future of futures studies and post futures studies. Planning, futures studies and post futures studies are, respectively, managerial and political, social and sociological, and governmental and political in nature. Final goal of futures studies, future of futures studies (connective link of futures studies and post futures studies) and post futures studies are establishment of an ideal society, globalization of the ideal society and establishment of global ideal government, respectively.
خلاصه ماشینی:
آیندهپژوهی، پساآینده-پژوهی، ساختار سازمانی، ساختار سیاسی، رهبری، مدیریت <H1>مقدمه</H1> موضوع پژوهش، پرداختن به ابعاد زمانی (گذشته، حال و آینده)، اجزا (ریشه، تنه و سرشاخههای درخت آیندهپژوهی) و ارکان (عقبه، جایگاه و افق) سهگانه آیندهپژوهی است.
در ادامه و در بحث دوم، به تبیین ارتباط آیندهاندیشی با مدیریت و رهبری و نقش آن در این ارتباط پرداخته میشود و جایگاه آیندهاندیشی در ساختارهای سازمانی و سیاسی تعیین می¬شود.
حال مسئله این است که در جانمایی مذکور با توجه به عرصه و قدرت مانور آیندهاندیشی؛ متناسب با قابلیتها و رسالت این حوزه عمل شده است؟ در صورت پاسخ منفی، جایگاه واقعی آن کجا است؟ ارتباط و تعامل آیندهاندیشی با مدیریت و رهبری، چگونه است؟ تعیین تعامل، نقش و جایگاه حوزههای مطالعات آینده در سازمانها و بدنه حاکمیت پرسش اصلی است.
(شاهین، ۱۳86، ص 129-151) برای تحقق آرمانها در نظامهای اسلامی، باید از رویکردها و ابزارهای مناسب و مبتنی بر فرهنگ اسلامی در حوزههای علوم انسانی و بهخصوص آیندهپژوهی استفاده کرد تا باعث تحقق آرمانها و اهداف فردی و اجتماعی شود؛ اگر از راههای دیگران برای تحقق اهداف و آرمانهای خودمان استفاده کنیم، تضمینی برای تحقق آنها وجود ندارد، زیرا ممکن است با روشهای دیگران به هدف دیگران برسیم.
کانت بر این باور بود که حقیقت وجود دارد، ولی آنچه شناسنده آن، بهعنوان حقیقت قلمداد میکند از نوع خلق کردنی و ساختنی است و نه کشف کردنی.
(بل، ۱۳92، ص75) تبیین تمایز و تفاوت آینده آیندهپژوهی و پساآینده¬پژوهی بر این فرض استوار است که هدف غایی آیندهپژوهی، ساختن جامعه آرمانی در نظر گرفته شود.