چکیده:
هدف تحقیق حاضر آن است که با ارزیابی توان تبیینی نظریههای کلاسیک فشار و کنترل، چرایی وقوع رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان دانشگاه مازندران بررسی کند. روش تحقیق حاضر پیمایشی است. در مجموع 380 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بودهاند، به شیوهی نمونهگیری طبقهای متناسب انتخاب شدهاند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که میان پسران و دختران از لحاظ میزان وقوع رفتارهای انحرافی، تفاوت معناداری وجود دارد، به طوری که ارتکاب رفتارهای انحرافی در میان دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر است. یافتهها نشان میدهد مدل مستخرج از متغیرهای مبتنی بر نظریههای کلاسیک فشار، بازدارندگی، پیوند اجتماعی و نظریه عمومی جرم، به خوبی میتواند رفتارهای انحرافی دانشجویان را تبیین نماید. در واقع، از یک سو، قرار گرفتن در معرض فشار، ممکن است التزام به فعالیتهای متداول، باور به قوانین، ارزیابی از خطرات مجازات و خودکنترلی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. از سوی دیگر، ترس از مجازاتها، سرمایهگذاری در فعالیتهای متداول، باور به عادلانه بودن قوانین و خودکنترلی بالا، میتوانند منجر به شرایطی شود که افراد به جای انطباق با فشارهای ساختاری، راهبردهای مقابلهای را انتخاب نماید.
خلاصه ماشینی:
ارزیابیهای مختلف از نظریة کلاسیک فشار ضعفهای نظری و تجربی آن را در تبیین رفتارهای انحرافی نشان میدهند؛ اول آنکه، نظریة مرتن فقط یک متغیر تبیینی را بهمنزلة منبع انگیزش رفتار انحرافی شناسایی میکند؛ دوم آنکه، بحث مرتن دربارة عنصر مرکزی انگیزش، یعنی فشار، ناقص است؛ سوم آنکه، این نظریه از حذف توصیف دربارة مهارهای دیگری که ممکن است اثر این نوع فشار را خنثی کنند و ازاینرو پاسخهای افراد به محیط آنومیک را تغییر دهند رنج میبرد؛ همچنین در توصیف فرایند کامل علی نیز موفق نبوده است (Antonaccio, 2008: 11-23).
بنابراین، تحقیق حاضر در پی آن است که با بررسی توان تبیین نظریههای کلاسیک فشار و کنترل (control theories) (بازدارندگی (deterrence)، پیوند اجتماعی (social bonds)، و نظریة عمومی جرم (general theory of crime)) که ناظر بر مهارهای درونی و همچنین بیرونیاند رفتارهای انحرافی دانشجویان را تبیین کند.
همچنین همسو با نتایج تحقیق علیوردینیا و خاکزاد (1392)، علیوردینیا و فهیمی (1393)، و علیوردینیا و دیگران (1394) نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که در تمامی ابعاد ازجمله مصرف مواد مخدر، تقلب تحصیلی، وندالیسم و سرقت، و پرخاشگری رفتارهای انحرافی پسران بیشتر از دختران بوده است.
طبق دادههای این جدول، از متغیرهای نظریة کلاسیک فشار، فقط متغیر گسست بین آرزوها و توقعات هنگامی که با دیگر متغیرهای نظریة کنترل وارد تحلیل شد در رفتارهای انحرافی و در بعد تقلب تحصیلی در دختران و در کل دانشجویان و در بعد مصرف مواد مخدر و ...
نتایج نشان میدهد که متغیر خودکنترلی در کل رفتارهای انحرافی معنادار بوده است و در سایر ابعاد نیز بهجز در بعد مصرف مواد مخدر و ...