چکیده:
در این مقاله، براساس دو پرسش اساسی در فلسفه زبان معاصر، یعنی پرسش در باب چیستی معنا و همچنین پرسش در باب چگونگی ارجاع الفاظ، سعی خواهیم کرد ارزیابی نقادانهای از آرای اصولی امام خمینی(ره) درباب اسمهای خاص ارائه کنیم. بدین منظور، ابتدا نظریهی آخوند خراسانی(ره) را در باب معنای اسامی خاص و همچنین انتقادات امام خمینی در این رابطه را مورد بررسی قرار خواهیم داد. سپس به بررسی آرای امام خمینی(ره) درباب چیستی معنا و همچنین مکانیزم ارجاع درباب اسامی خاص خواهیم پرداخت. ما بهطورخاص بر بازسازی نظریهی ایشان درمورد مکانیزم ارجاع در باب اسامی خاص متمرکز خواهیم شد؛ بدین منظور که استدلال کنیم این نظریه با نظریهای در فلسفهی زبان معاصر که به اصطلاح «نظریهی توصیفی ارجاع» نامیده میشود، مشابه است. در گام بعدی به تشریح انتقادات کریپکی، فیلسوف و منطقدان معاصر آمریکایی، علیه نظریهی توصیفی ارجاع خواهیم پرداخت. مقاله را با این نتیجهگیری به پایان خواهیم برد که اگر نظریهی ارجاع امام خمینی را بتوان به نحو معقولی با نظریهی توصیفی ارجاع مشابه دانست، آنگاه انتقادات کریپکی بر هر دو نظریه وارد است.
خلاصه ماشینی:
بنابراین بیان دو پرسش فوق در ادبیات اصولیان به این شکل میشود: اول، معنا یا موضوعله اسامی خاص چیست؟ دوم اینکه اسامی خاص چطور بر یک فرد مشخص انطباق پیدا میکنند؟ درباب پرسش اول، در آرای اصولیان، میتوان ازجمله به دو جریان کلی اشاره کرد؛ ازیکسوی، عدهای ازجمله محقق خراسانی (ره) بر این باورند که معنای اسامی خاص (موضوعله)، شخص خارجی است (همان، ص: 41)؛ و ازسویدیگر اصولیانی مانند حضرت امام (ره) با نقد جریان نخست، نظریهی وضع برای ماهیت کلی را مطرح میکنند.
اصولی در این تفکیک سعی میکند تا الفاظ مختلف بهکاررفته در زبان را مانند اسامی جنس، اسامی خاص، حروف و غیر آن را با قراردادن در هریک از این اقسام موردبررسی قرار دهد؛ بنابراین همانطور که مشخص شد، بحث اصولی از اسامی خاص (اعلام شخصی) در قسم دوم (وضع خاص و موضوعله خاص) از تقسیم وضع به اعتبار کیفیت تصور معنا صورت میگیرد؛ البته در این میان استثنائاتی نیز وجود دارد، برای مثال محقق خراسانی در کفایه الاصول بحث از ماهیت موضوعله (معنی) اسامی خاص را در قسمت «صحیح و اعم» بحث میکند، یا مرحوم بهبهانی در مباحث الفاظ6 باز بحث از ماهیت موضوعله اسامی خاص را در مبحث دلالت موردبررسی قرار میدهد.
باز بهنظر امام، تنها نظر تبیینی در صورت پذیرش، نظریهی وضع برای خارج، نسبت به این گزاره، مجازیت است؛ نظری که البته امام آن را رد میکند و باز با استفاده از شهودهای زبانی ما، هیچ تفاوتی میان این جمله و جملهی «زید یا نشسته و یا ایستاده است» نمیبیند؛ بنابراین چون برای جملهی دوم، عرف زبانی ما هیچگونه مجازیتی قائل نیست، درمورد جملهی اول هم فرض هرگونه مجازیت، خلاف شهود زبانی است.