چکیده:
کیفردهی در طول سالیان گذشته دچار تحولات مختلفی شده است. در رابطه کیفردهی الگوهای مختلفی وجود دارد. بهطور خاص چهار نوع متفاوت از الگوی کیفردهی وجود دارد؛ کیفردهی نامعین، کیفردهی معین، کیفردهی مفروض یا مبتنی بر رهنمودهای تعیین مجازات و کیفردهی الزامی. ماهیت هر یک از این الگوها بر اساس جایگاهی که به صلاحدید قضایی در تعیین کیفر میدهند، متفاوت است. در دهههای اخیر، نظامهای کیفری در انگلستان و بسیاری از ایالتهای آمریکا به الگوی کیفردهی فرضی متمایل شدهاند؛ هرچند نظام کیفری ایران هنوز از الگوی کیفردهی معین و الزامی تبعیت میکند. این مقاله، با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی، ضمن تحلیل و بررسی هر یک از این الگوها و تعیین ویژگیهای هر الگو، تلاش میکند تا الگوی حاکم بر نظام کیفردهی در ایران و انگلستان را شناسایی نماید. نظام قضایی انگلستان به دلیل مبتنی بودن بر رویههای کیفردهی متنوع و تحولاتی که در دهههای اخیر در راستای نظاممند کردن رویههای کیفردهی شاهد بوده است، از حیث مطالعه تطبیقی در این حوزه واجد اهمیت است. همچنین به جهت مشابهت نظامهای کامنلا، گاه مثالهایی نیز از ایالتهای آمریکا ارائهشده است.
خلاصه ماشینی:
در این نوع از کیفردهی، قانون گذار مدت معین و ثابتی برای کیفر تعیین نمینماید و تعیین کیفر را به صلاحدید قضایی منوط میکند؛ در این الگو؛ حداقل و حداکثر دوره را توسط قانون مشخص شده است و قاضی اجازه دارد بر اساس اوضاع و احوال هر پرونده ، میزان کیفر را تعیین نماید، اما در این الگو، قاضی در مقام تعیین کیفر به جای تعیین مدت مشخصی به عنوان کیفر، در حکم خود حداقل و حداکثر مجازات قابل اجرا را (یک تا دو سال حبس ) تعیین مینماید.
در نظام کیفردهی ایران ، چنین رویکردی به صورت مطلق وجود ندارد و قاضی مکلف است میزان معینی از مجازات را در حکم خود قید نماید؛ اما در این مجازات معین دادگاه میتواند بر اساس ماده ٥٨ قانون مجازات اسلامی با پیشنهاد دادستان یا قاضی اجرای احکام ، پس از گذراندن نصف محکومیت در جرائمی که مجازات آن ها بیش از ده سال حبس است و در سایر جرائم پس از تحمل ثلث مجازات ، با حصول شرایط مقرر در این ماده ، ادامه محکومیت وی را مشمول آزادی مشروط نماید.
کیفردهی فرضی اهداف متعددی را دنبال میکند؛ ایجاد تناسب بین کیفر و صدمه حاصل از رفتار مجرمانه ، ایجاد نظام منصفانه تر در کیفردهی، کاهش شدت مجازات ها، محدود کردن مجازات زندان به جرائم شدید، کاهش اختیارات قضات و سایر مقامات در تعیین کیفر، تعیین کیفرهای خاص برای مجرمانی که در شرایط استثنایی مرتکب جرم شده اند، حذف آزادی زودهنگام برای مجرمان و مشارکت در درمان و باز پذیری داوطلبانه زندانیان بدون اینکه بر مدت میزان حبس شان تأثیرگذار باشد (٨ :٢٠٠٨ ,Champion).