چکیده:
راهبردهای تولیدی به عنوان رایجترین توانمندی قابل کنترل درونی شرکتها نقش بسیار کلیدی در کسبمزیت رقابتی پایدار ایفا میکند. شناسایی و توسعه این راهبردها مستلزم درک روشنی از نقش آنها در کسبمزیت رقابتی و نیز تاثیرات متقابلشان بر یک دیگر است. در همین راستا، مقاله حاضر با استفاده از روشهایگسترش کارکرد عملکرد کیفیت فازی و مدلسازی ساختاری تفسیری به ارائه رویکردی کاربردی برایارزیابی راهبردهای تولیدی پرداخته است. نتایج گسترش کارکرد عملکرد کیفیت فازی حاکی از آن است که،شرکت مورد مطالعه در عوامل رقابتی تسهیلات فروش، تنوع محصول و فناوری تولید از وضعیت مطلوببرخودار است و عملکرد آن در بهای تمام شده و سرعت تحویل مطلوب نیست. در ادامه بهمنظور کمک بهمدیران در اولویتبندی تخصیص منابع به راهبردهای تولیدی از مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد؛ کهیافتهها نشان میدهد که توانمندسازی منابع انسانی بالاترین اولویت اجرا را در شرکت فذا دارد.راهبردهای تولیدی به عنوان رایج ترین توانمندی قابل کنترل درونی شرکت ها نقش بسیار کلیدی در کسب مزیت رقابتی پایدار ایفا میکند. شناسایی و توسعه این راهبردها مستلزم درک روشنی از نقش آنها در کسب مزیت رقابتی و نیز تاثیرات متقابل شان بر یک دیگر است . در همین راستا، مقاله حاضر با استفاده از روش های گسترش کارکرد عملکرد کیفیت فازی و مدل سازی ساختاری تفسیری به ارائه رویکردی کاربردی برای ارزیابی راهبردهای تولیدی پرداخته است . نتایج گسترش کارکرد عملکرد کیفیت فازی حاکی از آن است که ، شرکت مورد مطالعه در عوامل رقابتی تسهیلات فروش ، تنوع محصول و فناوری تولید از وضعیت مطلوب برخودار است و عملکرد آن در بهای تمام شده و سرعت تحویل مطلوب نیست . در ادامه به منظور کمک به مدیران در اولویت بندی تخصیص منابع به راهبردهای تولیدی از مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد؛ که یافته ها نشان میدهد که توانمندسازی منابع انسانی بالاترین اولویت اجرا را در شرکت فذا دارد.
Manufacturing strategies as the most common internal controllable capability of companies، play a key role in achieving sustainable competitive advantage. The identification and development of these strategies requires a clear understanding of their role in gaining competitive advantage and their mutual effects on each other. In this regard، this paper has presented practical approach to evaluate manufacturing strategies using fuzzy Quality Function Deployment (QFD) and Interpretive Structure Modeling (ISM) techniques. The results of fuzzy QFD show that the studied company has suitable situation in competitive factors contains facilities for sale، the product variety and production technology، while the cost and delivery speed are not desirable. In the following، the ISM technique was used to prioritize the resource allocation in manufacturing strategies; the findings show that human resource empowerment has the highest implementation priority in the Foladin Zob Amol (FZA) company.
خلاصه ماشینی:
"از این رو مقاله حاضر با استفاده از تکنیک گسترش کارکرد عملکرد کیفیت فازی و مدل سازی ساختاری تفسیری به ارائه رویکردی مناسب برای توسعه راهبردهای تولیدی با تمرکز بر عوامل رقابتی و تعیین اولویت اجرا آنها پرداخته است .
گاریدو وگا و همکاران (٢٠١٥)، در مورد رابطه و تناسب فناوری و راهبردهای تولیدی به مطالعه پرداختند؛ آدم گولک (٢٠١٤)، رابطه میان راهبردهای تولیدی و برنامه های عملیاتی را در نظر گرفت و درصدد بود تا سیستمی برای عملیات تولیدی راهبرد یک شرکت ایجاد کند؛ اوکه و آن وگ بوزی (٢٠١٣)، تلاش کردند تا ارتباط میان راهبردهای تولید شرکت و برون سپاری و مقاطعه - کاری را در فعالیت ها و نوآوری اصلی شرکت نشان دهند، نورسایو و ویبوو (٢٠١٥)، تاثیر قابلیت های تولیدی بر راهبردهای تولیدی، و تاثیر راهبردهای تولیدی بر عملکرد سازندگان را مورد بررسی و تحلیل قرار داده اند، سینگ و محمود (٢٠١٤)، کاربرد راهبردهای تولیدی در عملکرد صادراتی شرکت ها را در نظر گرفتند، لاف وینگ و همکاران (٢٠١٤)، در صدد بودند چارچوب هایی جهت تدوین راهبردهای تولیدی مناسب برای شرکت های کوچک و متوسط تعیین کنند، در حالی که پژوهش حاضر، با استفاده از رویکرد گسترش کارکرد عملکرد کیفیت فازی به ارزیابی راهبرد پهای تولیدی با توجه به عوامل رقابتی، محاسبه و تحلیل شکاف میان وضعیت موجود و مطلوب و نیز ترسیم مدل ساختاری تفسیری اولویت اجرای راهبردهای تولیدی در شرکت فذا پرداخته است ."