چکیده:
زمانپریشی (آناکرونیسم) در روایت تاریخی یعنی دستکاری در ترتیب اجزای داستان، و پسوپیشکردن آن. سؤال محوری این مقاله آن است که آیا احتراز از زمانپریشی در روایت تاریخ فلسفه مطلوب یا حتی ممکن است؟ برخی روششناسان تاریخنگاری مانند کوئنتین اسکینر و همچنین فیلسوفانی مانند مرتضی مطهری زمانپریشی را خطا انگاشتهاند. مبنای نظری این نگرش در قالب «اصل دسترسپذیری» صورتبندی شده که بکارگیری هرگونه منابع معرفتی را که در دوره مورد بررسی در دسترس نبودهاند منع میکند. بر این اساس چگونگی تاریخنگاری مسألهمحور فلسفه و حتی امکانپذیری آن دچار چالش میگردد. در مقابل برخی اندیشمندان دیگر گونههایی از زمانپریشی را در روایت تاریخی مطلوب یا حتی ناگزیر دانستهاند. آرتور دانتو با معرفی «جملات روایی» و احد فرامرز قراملکی با تعریف مطالعه تاریخی به «شناخت سَلَف در پرتو خَلَف» از این دستهاند. این مقاله به تقریر دیدگاه طرفین، مبانی نظری و اشکالات وارد بر هریک پرداخته و پاسخ آن سؤال را به اتخاذ موضع تاریخشناسانه احاله میدهد.
خلاصه ماشینی:
سؤال محوری این مقاله آن است که آیا احتراز از زمان پریشی در روایت تاریخ فلسفه مطلوب یا حتی ممکن است ؟ برخی روش شناسان تاریخ نگاری مانند کوئنتین اسکینر و همچنین فیلسوفانی مانند مرتضی مطهری زمان پریشی را خطا انگاشته اند.
یکی از سرفصلهای قابل طرح در این روش شناسی، بررسی خطاهای ممکن در مسیر تاریخ نگاری فلسفه است و در میان این خطاها، دسته ای که می توان آن را ذیل مفهوم زمان پریشی تجمیع کرد از مهمترین ها است .
بدین ترتیب اصل دسترس پذیری بکارگیری هرگونه منابع معرفتی یا ابزارهای زبانی (که از اینجا به بعد صرفا با عنوان «منابع » و «ابزارها» از آنها یاد خواهم کرد) را در تفسیر تاریخی که در دوره مورد بررسی در دسترس نبوده اند منع کرده و صرفا استفاده از اصطلاحات و معارفی را مجاز میشمرد که در آن دوره شناخته شده بوده اند.
(٦ :١٩٦٩ ,Skinner) بدین ترتیب متعهدماندن به اصل دسترس پذیری باید مهمتر از انگیزه های دیگری باشد که ممکن است مورخ را به سمت بکارگیری منابع یا ابزارهای زمان پریشانه سوق دهد، انگیزه هایی مانند ارائه تفسیری منسجم از دیدگاههای ظاهرا متشتت اندیشمندی درگذشته ، استخراج و نسبت دادن نظامی فکری به وی، یا حتی تبیین وجه تصحیح اغلاط و مغالطات ظاهری او.
پرودوفسکی با ارائه این مطالعه موردی، نمونه ای از تفسیر تاریخی را نشان میدهد که مطابق اصل دسترس پذیری زمان پریشی محسوب شده و نامطلوب است ، در حالیکه پرودوفسکی استدلال می کند در آنجا تاریخ نگاری نامطلوبی صورت نگرفته که به لحاظ روشی دچار اشکال باشد.