چکیده:
مقالهی حاضر به روش تطبیقی استعارههای مفهومی عشق در زبان شعر و زبان روزمره را بررسی میکند. این مقاله درصدد یافتن پاسخ این پرسشهاست که مفهومسازی عشق در دو گونهی زبان شعر و زبان محاورهای فارسی معاصر چه شباهتها و تفاوتهایی با هم دارند؛ همچنین، به فرض وجود شباهت ساختاری، چه عواملی موجب تفاوت و تمایز استعارههای شعری از استعارههای قراردادی در زبان روزمره میشود. بدین منظور، عبارات استعاری از زبان روزمره و اشعار فارسی دههی80 استخراج شده و ساختار استعاری و نگاشتهای موجود در آنها بررسی و مقایسه شدهاند. تحلیل دادهها بر اساس کوچش(2010) نشان میدهد که در هر دو گونهی زبانی از استعارههای عشق و نگاشتهای اصلی میان مفهوم مقصد عشق و مفاهیم حوزهی مبدا، به طور یکسان استفاده شده است. با این حال، در گونهی شعری زبان فارسی، چهار سازوکار شناختی «ترکیب»، «گسترش»، «پیچیدهسازی» و «پرسش» بیشتر به کار رفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد کاربرد این سازوکارها، همراه با تصویرهای استعاری و جاندارپنداری، باعث تفاوت در مفهومسازیهای شعری و غیرشعری از عشق در زبان فارسی شده است.
خلاصه ماشینی:
این مقاله درصدد یافتن پاسخ این پرسشهاست که مفهومسازی عشق در دو گونهی زبان شعر و زبان محاورهای فارسی معاصر چه شباهتها و تفاوتهایی با هم دارند؛ همچنین، به فرض وجود شباهت ساختاری، چه عواملی موجب تفاوت و تمایز استعارههای شعری<FootNote No="18" Text="poetic metaphor"/> از استعارههای قراردادی در زبان روزمره میشود؟ برای پاسخگویی به این پرسشها، نمونههایی از گفتار معیار روزمرهی فارسیزبانان که در آنها این چهار استعاره به کار رفته است، با 12 نمونه از اشعار عاشقانه حاوی همین استعارهها در دههی هشتاد مقایسه شدهاند.
در مثال زیر از یک شعر فارسی، گسترش استعارهی «انسان گیاه است» رخ داده است: پاهایم را خیس میکنم/ سرانگشتهایم سبز میشود آواز میخوانم/ جغدی از شاخههایم پرواز میکند (خواجوی، 1395: 27) شاعر در این شعر، جزئیاتی را به حوزه مبدأ گیاه افزوده تا بهکمک آن حوزهی مفهومی انسان و پیام مربوط به آن را مفهومسازی کند، سبزشدن سرانگشت، آواز، پریدن جغد از شاخه باعث شده است استعارهی انسان به مثابهی گیاه که استعارهای عام و رایج در زبانهای مختلف است گسترش یابد و زیباتر شود.
تحلیل دادههای پژوهش در این بخش دادههای دوگانه را مقایسه میکنیم، نوع اول، دادههای زبان روزمره است که از گفتار شفاهی و یا رسانهها جمعآوری شده و به منبع آنها اشاره نشده است و نوع دوم، بررسی اشعار عاشقانهی چهار شاعر معاصر، شمس لنگرودی، شهاب مقربین، غلامرضا بروسان و رسول یونان است که در دههی هشتاد هجری شعر سرودهاند و از میان آنها 12نمونه شعر عاشقانه که استعارههای موردنظر در آنها وجود داشته انتخاب و بررسی شدهاند.