چکیده:
ادبیات وهمناک یکی از انواع ادبی است که اگر در آثار ادبی فارسی جستجو شود، نمونههایی عالی از این نوع ادبی و زیرشاخههای آن یافت میشود. ازجمله ویژگیهای بارز داستانهای وهمناک، وجود رویدادهایی خارقالعاده در آنهاست که خواننده در واقعی یا غیرواقعی بودن آنها دچار تردید میشود. داستان دقوقی که در دفتر سوم مثنوی آمده، یکی از داستانهایی است که بسیاری از مولفههای ادبیات و همناک در آن وجود دارد. در پژوهش حاضر، این داستان، براساس نظریات فروید و تودوروف، بررسی شده و تشابه و تفاوت آن با نوع ادبی شگرف، نشان داده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که اغلب مشخصههای ادبیات شگرف، در داستان دقوقی دیده میشوند و با توجه به نمودار تودوروف، میتوان این داستان را یکی از نمونههای ادبیات «وهمناک/شگرف» یا «کرامات/ شگرف» دانست. این نتیجه، گواه آن است که قرنها پیش از اینکه نظریهپردازان غربی نوع ادبی شگرف را تدوین کنند، مولانا با نبوغ سرشار خود، چنین مولفههایی را در داستانسرایی به کار برده است. در داستان دقوقی، عناصری همچون زاویهیدید،کانونیشدگی، تداعی معانی، چندصدایی، صحنه، درونمایه و تقابل، در ایجاد تردید، اصلیترین مولفهی ادبیات شگرف نقش دارند.
خلاصه ماشینی:
آنچه در بررسی آثار ایرانی از منظر ادبیات وهمناک باید بدان توجه کرد، داستانهای دینشناختی است که تودوروف این مقوله را مطالعه نکرده است؛ او براساس آثار غیردینی نظریهی شگرف را تدوین کرده است، حال آنکه بسیاری از آثاری دینی ازجمله داستانهای مبتنی بر کرامات، در این نوع ادبی قرارگیرد.
بنابراین، با توجه به تفاوتهای فرهنگ و ادب غرب و شرق (بهخصوص ایران)، برای بررسی آثار منظوم و منثور ایرانی، براساس این نوع ادبی، لازم است که اصلاحاتی در نمودار تودوروف<FootNote No="44" Text="Tzvetan Todorov"/> انجام گیرد؛ چنانکه ابوالفضل حری، به تفاوتهای کرامات عرفانی و معجزات، با نظریهی ادبی شگرف، پیبرده و برای بررسی چنین داستانهایی نمودار تودوروف را ویرایش و بازنگری کرده است (حری، 1393: 117-257).
همچنین کتاب کلک خیالانگیز (1393) نوشتهی ابوالفضل حری است که در بخش نخست این کتاب، نظریات گوناگون دربارهی وهمناک و ادبیات شگرف، مطرح شده و در بخش دوم، با اصلاحاتی در نمودار تودوروف، آثار ادبیات فارسی همچون حکایتهای فرج بعد از شدت، هفتپیکر نظامی، برخی از قصههای هزار و یک شب و داستانهای سورهی کهف را بررسی کرده است.
اهمیت مثنوی، تفاوت و برجستگی داستان دقوقی در میان دیگر داستانهای مثنوی و نیز برجستگی خصوصیات ادبیات شگرف در این داستان، ازجمله عوامل ضرورت انجام این تحقیق است.
بنابراین، برجستگی و معناداری این عناصر، وجود رویدادهایی خارقالعاده و ابهام و پیچیدگی، ازجملهی مواردی است که داستان دقوقی را از دیگر داستانهای مثنوی متمایز کرده و آن را در حوزهی ادبی شگرف قرار داده است.