چکیده:
منظومهی همای و همایون سرودهی خواجوی کرمانی، شاعر عارف قرن هشتم، از زمرهی آثار عاشقانهای است که در آن، عشق آتشین همای، شاهزادهی شام، به همایون، دختر فغفور چین به نظم کشیده شده است. این منظومه را نخستینبار کمال عینی، محقق برجستهی تاجیک، حدود پنجاه و دو سال پیش تصحیح انتقادی کرده است. مصحح نسخهای را اساس کار خود قرار داده که در سال 750، یعنی سهسال پیش از وفات شاعر کتابت شده است. با همهی دقت نظری که مصحح برای انتشار بدون نقص این اثر صرف کرده است، متاسفانه هنوز اشکالات متعددی در آن دیده میشود که نگارندگان این مقاله را واداشت از رهگذر مقابلهی مجدد متن چاپی با نسخهی خطی مزبور این اشکالات را تا حدودی مرتفع سازند. در این مقاله حدود پنجاه خطای مسلّم ناشی از بدخوانی، بیدقتی مصحح، ندیدن کلمه یا عبارت و مواردی از این دست آمده و از اشتباههای بسیاری که نگارندگان احتمال دادهاند اغلاط مطبعی است، صرف نظر شده است.
خلاصه ماشینی:
ــ بیت زیر در وصف نخجیرگاه است: سیه کوه چشمش به آهوبره برآورده کبکان خروش از دره (همان: 29، بیت 10) «سیهکوه» در این بیت چه معنایی دارد؟ سیه کوه تصحیفی از «سیهگوش» است که شواهد بسیاری در شعر و ادب فارسی حدس ما را تأیید میکند؛ همچنانکه اسدی میگوید: نهاده بر آهو سیهگوش چشم جهان چون درخش از کمینگه به خشم (اسدی طوسی، 1386: 341) خواجو نیز در جای دیگری از همای و همایون گفته است: سیهگوش بر آهوان گشته چیر شده آب شمشیر در حلق شیر(خواجوی کرمانی، 1370 ب: 107) ــ در آغاز داستان همای، شاهزادهی شامی، وارد کاخی میشود و تصویر همایون، دختر خاقان چین، را بر دیواری زرنگار مشاهده میکند که بر بالای تصویر نوشته است: در این صورت از راه معنی ببیننگر تا به چشم خرد بنگری فرومانده صورتپرستان چینکه در عقل و حکمت نگنجد پری (همان: 32، بیت 13) در نسخهی اساس «ننگری» آمده که مصحح آن را در پاورقی گنجانده و مقابل آن علامت سؤال گذاشته است.
- در بخشی از داستان همایون، پس از بگومگو با همای و راندن او از کردهی خود پشیمان میشود و به دنبال وی میرود: بری شد ز دل تا به دلبر رسید برون شد ز خود تا بدو در رسید (همان: 141، بیت: 13) صورت صحیح ضبط نسخهی «م» یعنی «رسد» است، زیرا در این بخش از قصه هنوز همایون به همای نرسیده است و ابیات بعد نیز آن را تأیید میکند.