چکیده:
اگرچه بیش ترین تلاش های اندیشمندان و محققان بزرگ سیاسی، مصروف تعریف و
تبیین اصطلاحات و مفاهیم بشری بوده است؛ با این وجود، اسمای حسنای الهی - به عنوان
مفاهیم بلند عرشی و الهی - در ادبیات سیاسی چندان مورد توجه نبوده اند. نویسنده بر این
باور است که با استفاده از رویکرد اسمایی می توان ادبیات جدیدی را در علم سیاست تولید
کرد و رویکردهای منفی و سلبی نسبت به قدرت را تغییر داد. با معرفت و بصیرت سیاسی
اسمایی، چالش های اخلاقی و معنوی در عرصه ی سیاسی کم شده و آسیب های این عرصه
کاهش خواهند یافت؛ زیرا اگر صاحبان قدرت به معانی اسماء الله - که همان اخلاق الله
است - آراسته گردند، از آسیب های شایع در حوزه ی سیاست کاسته خواهد شد. آراستگی
صاحبان قدرت سیاسی به اسمای حسنای الهی را با سه مفهوم: تعلق، تحقق و تخلق می توان
پی گرفت. اگر صاحب قدرت سیاسی ذیل هر اسمی خود را متعلق، متحقق و متخلق به اسم
الهی باور کند، آن وقت از استبداد ها، ظلم ها، مفاسد سیاسی، اقتصادی و ... به دور خواهد شد
و عنایات خدای سبحان به دولت و ملت باریدن خواهد گرفت. چراکه اگر قابلیت وقتی
فراهم شود، نزول رحمت از ناحیه ی فاعلیت حق حتمی خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
نویسنده بر این باور است که با استفاده از رویکرد اسمایی میتوان ادبیات جدیدی را در علم سیاست تولید کرد و رویکردهای منفی و سلبی نسبت به قدرت را تغییر داد.
با معرفت و بصیرت سیاسی اسمایی، چالشهای اخلاقی و معنوی در عرصهی سیاسی کم شده و آسیبهای این عرصه کاهش خواهند یافت؛ زیرا اگر صاحبان قدرت به معانی أسماءالله - که همان اخلاقالله است - آراسته گردند، از آسیبهای شایع در حوزهی سیاست کاسته خواهد شد.
برای سامانبخشی به این فعالیتها، باید ابتدا مشخص کرد که اساساً معرفت و بصیرت از اصطلاحات کدام یک از دانشهای رایج است؟ آیا در تبیین معانی معرفت و بصیرت، از دانش مربوطهی خود مدد گرفته میشود؟ پرسشهای دیگری نیز در این راستا میتوان مطرح کرد که پرداختن به هریک از آنها مجال مفصلتری را میطلبد.
آدمی باید بدینباور دست یابد که توسعهی در رزق کسی و در تنگنا قرارگرفتن کسی توسط باری تعالی، همه بر اساس مصلحت خداوندی است؛ بههرحال خداوند برای عبد خود نیکی میکند؛ خدا نيكىكننده است.
العلیم، البصیر و السمیع آشنایی آدمی - بهویژه صاحب قدرت سیاسی - با معناهای علیم، بصیر و سمیع کمک میکند که در مقام تعلق، تحقق و تخلق جایگاه خود را بداند؛ بدینخاطر اول علیم را بعد بصیر را و سپس معنای سمیع را دنبال میکنیم.
اما تعلق، تحقق و تخلق به "البصیر"و "السمیع" از آنجا که در گذشته تأکید بر این داشتیم که صاحبان قدرت باید همانطور که به بصیرت تأکید دارند، باید به سمیع هم تأکید بورزند؛ بدینجهت ما هم در تحقیق خود در بیان تعلق، تحقق و تخلق، هر دو اسم را کنار هم قرار میدهیم.