چکیده:
در دیدگاه فقهی-کلامی امام خمینی(ره) جوامع انسانی بدون ولایت و سرپرست
نمی توانند حیات سیاسی مستمری داشته باشند؛ بدین معنا که سرپرستی مردم در طول تاریخ
با اولیاء الله و ائمه ی معصومین(ع) بوده و در غیاب ایشان، انسان غیرمعصومی از سنخ آن ها
ولایت مردم را عهده دار می شود. اگرچه این منصب برای امام معصوم ثابت است (مقام
ثبوت)؛ اما در مقام اثبات، تولی حکومت براساس اقبال و بیعت مردم میسور خواهد شد. در
عصر غیبت امام معصوم نیز - بنابر نظر امام خمینی و بسیاری از فقیهان - بر اساس دلایل
عقلی و مویدات نقلی، این مسئولیت بر عهده ی فقیه جامع الشرایط (فقیه عالم به قوانین الهی،
عادل و برخوردار از کفایت و مدیریت جامعه) نهاده شده است و او با اقبال عمومی (که
در صدر اسلام بیعت نام داشت) حکومت تاسیس می کند. این اقدام از باب جانشینی امام
معصوم(ع) است. با این وجود، برخی از فقها حکومت فقیه در عصر غیبت را از باب حسبه
دانسته اند؛ در این نگاه، فقیه از باب قدر متیقن حکومت را بر عهده می گیرد. بر اساس هر دو
مبنای مذکور پرسش اساسی این است که هنگام تعذر فقیه، تصدی امور جامعه از آن چه
کسی است؟ در پاسخ به این سوال، هر دومبنا بر این باورند که در چنین شرایطی نوبت به
مومن عادل (نظریه ی عدول مومنین) می رسد و اوست که باید زمام حکومت را در اختیار
بگیرد. بنابر نظر امام خمینی، در اختیارگرفتن حکومت از سوی مومنان به معنای تصدی امور
است و نه از باب ولایت، مثل ولایت فقیه. مستندات فقهی این نظریه از نظر ایشان در سطح
کلان به حسبی بودن حکومت در عصر عدم حضور برمی گردد. این مقاله دلایل ولایت
عدول مومنان و تصدی امور حکومتی را از سوی ایشان مورد بحث قرار خواهد داد.
خلاصه ماشینی:
در عصر غیبت امام معصوم نیز - بنابر نظر امام خمینی و بسیاری از فقیهان - بر اساس دلايل عقلی و مؤیدات نقلی، اين مسئوليت بر عهدهی فقيه جامعالشرایط (فقیه عالم به قوانین الهی، عادل و برخوردار از کفایت و مدیریت جامعه) نهاده شده است و او با اقبال عمومی (که در صدر اسلام بیعت نام داشت) حکومت تأسیس میکند.
در اينصورت ميان ولايت فقيه با فقيه ديگر، و ميان تکليف عادل با فقيه يا مؤمن ديگر، تزاحمي رخ نميدهد؛ چراكه تزاحم در تکليف بيمعناست؛ مگر اينکه در اينفرض اين بحث رخ دهد که تکليف اوليه برعهدهی کيست؟ آيا تکليف برعهدهی همگان و بهنحو واجب کفايي است؟ يا اينکه در مرحلهی اول بر عهدهی فقيه است و در صورت تعذر و در دسترسنبودن فقيه، تکليف متوجه عدول مؤمنان ميشود؟ در ادامهی مقاله، این مسأله از نظر امام خمینی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
از آنجا که ورود مؤمنین به اداره و سرپرستی جامعه در نظر فقها - از جمله امام خمینی - از باب امور حسبیه است، باید این مفهوم نیز کالبدشکافی شود و در مجموع چهار مفهوم کلیدی مورد دقت و کاوش قرار بگیرد.
1 از سوی دیگر در نظر ایشان ولایت فقیه از موضوعاتی است که تصور آنها موجب تصدیق میشود و چندان به برهان احتیاج ندارد (امام خمینی، 1394: 3) لذا میتوان همان دلایل را در این نوع ولایت (عدول مؤمنین) نیز مطرح کرد.