چکیده:
باوری در جامعهی ما وجود دارد که اگر دختران زود ازدواج کنند، چون تحصیلات خود را به پایان نرساندهاند، شغل خوبی بهدست نخواهند آورد. این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال است که این باور تا چه اندازه واقعی است؟ آیا واقعاً دختران با به تأخیر انداختن ازدواج خود آیندهی شغلی خوبی خواهند داشت؟ آیا قطعیت این باور تا آن اندازه است که بتوان گفت این یک گزارهی عام و جهانشمول است که در همهی شرایط و حالتها مصداق دارد؟ برای پاسخ به این سؤال، تحقیقات تجربی انجام شده در کشورهای مختلف دربارهی تأثیر سن ازدواج در موفقیت شغلی زنان (درآمد، امکان اشتغال و موقعیت شغلی) با استفاده از روش «شمارش قاعدهمند» بررسی شدند. نتایج نشان داد، علیرغم آنکه برخی تحقیقات میان سن ازدواج و موفقیت شغلی زنان رابطهی مثبت را گزارش دادهاند، اما بسیاری تحقیقات دیگر چگونگی رابطه میان این دو متغیر را به ساختار اقتصادی- اجتماعی جامعه و نیز دورهی زندگی خانوادگی زن منوط دانستهاند. از سوی دیگر تحقیقاتی که افزایش سن ازدواج را با موفقیت شغلی زنان همراه دانستهاند، عوامل واسطی برای این رابطه برشمردهاند که تغییر این عوامل از طریق سیاستگذاری کلان اقتصادی- اجتماعی ممکن است؛ لذا اصل رابطهی میان سن ازدواج و موفقیت شغلی تغییرپذیر است.
In our society there is a belief that if women marry early، a good job would not obtained، because they have not finished their education. The question is to what extent this belief is true? Do women by delaying their marriage really will have good job? Is the proposition universally and in all situations and modes true? To answer this question، empirical researches in different countries about the impact of age at marriage on women professional achievement (income، employment and occupational status)، using “Formal Vote Counting” method were analyzed. The results show that، although some studies report a positive relationship between age at marriage and career success for women، but many others conclude the relationship is dependent on socio-economic structures and family life-cycle. On the other hand the positive relationship researches consider intervening variables which could be manipulated through socio-economic policy making. Therefore، the relationship between age at marriage and career success is changeable.
خلاصه ماشینی:
"صرفنظر از هزینههای فردی و اجتماعی تأخیر ازدواج، پرسش تحقیق آن است که آیا واقعا و تا چه اندازه این باور صحت دارد؟ آیا ازدواج در سن بالا موجب موفقیت شغلی میشود؟ آیا افرادی که دیرتر ازدواج کردهاند، واقعا نسبت به همسنوسالانشان پیشرفت شغلی بیشتری داشتهاند؟ نظر به اهمیت بیشتر سن ازدواج در زنان، از نظر فرزندزایی و مسئله جمعیت کشور، پرسش تحقیق محدود به زنان میشود، مبنی بر اینکه آیا ازدواج دیرهنگام زنان، برای آنها موفقیت شغلی به بار میآورد؟ یا بالعکس دخترانی که زودتر یا به موقع ازدواج میکنند، به لحاظ شغلی عقب میافتند؟ آیا این یک باور عام و جهانشمول است؟ آیا میتوان این گزاره را به همهی کشورها و منطقهها تعمیم داد؟ فهم این سؤال نیازمند تفکیک سه جنبهی مهم در موضوع است: اول، هنگامی که سخن از تأثیر سن ازدواج است، آیا زنانی که دیر ازدواج کردهاند، نسبت به زنانی که زود یا به موقع ازدواج کردهاند، تا آخر عمر به لحاظ شغلی در موقعیت بهتری هستند؟ و برای همهی دورهها و بازههای زندگی خانوادگی این مزیت را حفظ میکنند؟ آیا میان دورهای که زن هنوز مادر نشده، دورهای که فرزندان کوچک هستند و دورهای که فرزندان بزرگ شدهاند تفاوتی وجود ندارد؟ آیا تأثیر سن ازدواج در موفقیت شغلی در هر یک از این دورهها متفاوت نیست؟ دوم، آیا شغل یک زن، در ساختارهای متفاوت اقتصادی- اجتماعی تأثیر یکسانی از سن ازدواج میپذیرد؟ آیا تأثیرگذاری زود ازدواج کردن زنی که در جامعهی کشاورزی و در خانوادهی گسترده زندگی میکند، با زنی که در جامعهی صنعتی و در خانوادهی هستهای زندگی میکند، یکسان است؟ سوم، آیا سن ازدواج است که اهمیت دارد یا ترتیب زمانی آن نسبت به سایر رویدادهای مهم دیگر زندگی زنان، مانند تحصیلات؟ اگر زود ازدواج کردن تأثیر منفی در موفقیت شغلی زنان میگذارد، این موضوع به دلیل آن است که ازدواج پیش از اتمام تحصیل انجام میشود یا به نفس خود سن ازدواج برمیگردد؟ 2- روششناسی پژوهش در این پژوهش، سعی شده تا سؤالهای تحقیق از طریق بررسی مطالعات تجربیای که رابطه میان سن ازدواج زنان و موفقیت شغلی را بررسی کردهاند، پاسخ داده شوند."