چکیده:
رواﯾﺖﺷﻨﺎﺳﯽ ﯾﮑﯽ از ﺣﻮزهﻫﺎی ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻈﺎم ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ رواﯾﺖﻫﺎ و ﮐﺸﻒ و درﯾﺎﻓﺖ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖﻫﺎ ﭘﯿﻮﻧﺪﻫﺎی دروﻧﯽ اﺟﺰای ﺳﺎزﻧﺪه رواﯾﺖ اﺳﺖ. ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺣﺎﺿﺮ، ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ رواﯾﺖﺷﻨﺎﺳﯽ از رﻣﺎن ﻫﺰار و ﯾﮏ ﺷﺐ اﺛﺮ ﻧﺠﯿﺐ ﻣﺤﻔﻮظ ﻣﯽﭘﺮدازد. ﻧﺠﯿﺐ ﻣﺤﻔﻮظ، ﻣﻌﺮوفﺗﺮﯾﻦ رﻣﺎنﻧﻮﯾﺲ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﻋﺮب، از ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎﻧﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ رواﯾﺖﻫﺎ و داﺳﺘﺎنﻫﺎی او ﺳﺮﺷﺎر از ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻧﻤﺎدﯾﻦ ﺷﺮﻗﯽ و ﻗﺎﻟﺐﻫﺎی ﺳﺎﺧﺘﺎری ﻧﻮﯾﻦ ﻏﺮﺑﯽ اﺳﺖ؛ از اﯾﻦروی، ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺑﺮرﺳﯽ رواﯾﯽ و رﯾﺨﺖﺷﻨﺎﺳﯽ را دارد. اﯾﻦ ﺟﺴﺘﺎر ﺗﻼش دارد ﺗﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻈﺮﯾﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ رواﯾﺖﺷﻨﺎﺳﯽ، ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ رواﯾﯽ، زﻣﺎﻧﯽ، ﻣﮑﺎﻧﯽ و ... رﻣﺎن ﺷﺐ-ﺎی ﻫﺰار ﺷﺐ ﻧﺠﯿﺐ ﻣﺤﻔﻮظ ﺑﭙﺮدازد و اﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ را در ﭘﯽ ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ ﮐﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖﻫﺎ در رﻣﺎن ﺣﺎﻟﺖ اﯾﺴﺘﺎﯾﯽ اﻣﺎ ﭘﻮﯾﺎ دارﻧﺪ زﻣﺎن و ﻣﮑﺎن در اﯾﻦ رﻣﺎن ﺳﺎﮐﻦ و ﮔﺎﻫﯽ ﻣﺘﻐﯿﺮ و ﻣﺘﺤﺮک اﺳﺖ و ﻧﺠﯿﺐ ﻣﺤﻔﻮظ از ﺗﻮاﻟﯽ و ﺗﺪاﺧﻞ اﺷﺨﺎص ﺑﻪﺻﻮرت ﭘﯽدر ﭘﯽ استفاده کرده و داستان های هفده گانه را به هم مربوط ساخته است.
خلاصه ماشینی:
"نجیب محفوظ ، معروف ترین رمان نویس معاصر عرب ، از جمله نویسندگانی است که روایت ها و داستان های او سرشار از عناصر نمادین شرقی و قالب های ساختاری نوین غربی است ؛ از این روی، قابلیت بررسی روایی و ریخت شناسی را دارد.
به نظر میرسد که توازی نسبتا محکمی بین ادبیات به عنوان یک حوزه مطالعاتی و ساختارگرایی به عنوان روشی برای تحلیل وجود دارد (همان ، ٣٥٤)؛ بنابراین ساختارگرایی به شاکله و زیربنای آثار ادبی و روابط پنهان حاکم بر سازه های یک متن توجه داردو ساختارگرایی در مطالعات ادبی، بوطیقایی را ترویج میدهد که توجهش معطوف است به قراردادهایی که آثار ادبی را ممکن میسازد (کالر، ١٣٨٥: ١٦٦).
او اگر چه مکان رخ دادن حوادث را شرح میدهد، در سراسر کتاب به این سوال پاسخ داده نمیشود که در نهایت ، مکان اصلی این اتفاق کجاست ؟ شهریار و شهرزاد پس از هزار و یک شب در کدام قصر هستند و این شهری که نجیب محفوظ در سراسر کتاب خویش فضای وهم آلود، خفقان آور و آکنده از ظلم طبقه حاکم را توصیف میکند، در کجا واقع شده است ؟ به عنوان مثال محفوظ در داستان شهریار، مکان های طبیعی را بدون ذکر این که این منطقه متعلق به کدام کشور یا شهر است ذکر میکند که شهریار وزیر دندان را به تپه ای سمت قصر فراخواند و در آن جا به طلوع خورشید به انتظار نشستند و به توصیف تاریکی و درختان میپردازد."